درود می فرستم به شرکت گوگل که گام بلندی در اعتلای علم و پیشرفت تکنولوژی برداشته است. من وحید اصغری هستم، یکی از چندفعال سایبری که در حال حاضر توسط رژیم جمهوری اسلامی حکم اعدام گرفته ام و به دلیل آزادی خواهی در محیط مجازی و در کمال بیگناهی در انتظار مرگ در زندان به سر می برم.
شرح ظلم و شکنجه ای که به من و دوستانم رفته مفصل است و شاید از آن اطلاع داشته باشید. ما اولین گروه دستگیرشدگان سایبری هستیم که در صورت اجرای احکام سنگین برای ما راه سرکوب برای رژیم باز می شود و به راحتی می تواند عده بیشتری را دستگیر و به احکام سنگین و غیرعادلانه محکوم کند. پرونده ما از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. ما کاملا بیگناه هستیم و در پی یک پروژه سیاسی توسط سپاه دستگیر شدیم. هدف سپاه گرفتن یک بودجه هنگفت بود که از دارایی های مردم ایران به این عنوان گرفته شد و سرانجامی به جز حیف و میل آن نداشت. از ما به عنوان یک پیروزی بزرگ در همایش ها و جلسات متعدد یاد شد در حالی که کاری که ما کرده بودیم فقط فعالیت بخاطر بسط آزادی بیان در محیط سایبری بود. ما به عنوان یک عیدی در عید سال 1388 در صدا و سیما، روزنامه ها و جراید و هر رسانه ای به مردم معرفی شدیم. در آن زمان تنها 22 سال سن داشتم.
بازجوهای ما دلیل دستگیری ما را اعلام آمارهای کلمات جستجو توسط شرکت گوگل ذکر کردند و گفتند چون شرکت گوگل چنین آماری را اعلام کرده است ما شما را دستگیر و محاکمه می کنیم. من زیر شکنجه بارها می پرسیدم چرا برای اینکه با شرکت گوگل همکاری داشته ام مرا شکنجه می کنید و جواب می شنیدم که گوگل یک شرکت صهیونیستی و وابسته به اسرائیل است و سران آن یهودی هستند. فرمانده نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات ایران از گوگل به عنوان ابزار جاسوسی نام می برند و در 8 بهمن سال 1390 که اعترافاتی تلویزیونی تحت فشار از من گرفته شد وادار شدم که بگویم 12 میلیون دلار از گوگل گرفته ام و وقتی که بازجوی پرونده از من پرسید به بینندگان عزیز بفرمائید که هدف گوگل از دادن این همه پول به شما چه بوده است وادار شدم بگویم هدف گوگل براندازی نظام جمهوری اسلامی بوده است.
گوگل عزیز، درآمد من ماهیانه هزار تا 400 دلار بخاطر مشارکت و همکاری با برنامه های گوگل و ارتباط با plex google بود که در بنگلورهند نصیب من می شد و این به عنوان یکی از اتهامات من در پرونده ام ذکر شده است و بخاطر آن محکوم به اعدام شده ام. جالب است بدانید که مجبور شده ام که بگویم این مبلغ را سازمان سیا به من پرداخت می کرده است که از طریق سی تی بانک آمریکا به دستم می رسید. دقیقا همین اعتراف تحت فشار از تلویزیون دولتی ایران پخش شد و من بخاطر خرید سهام گوگل از بورس آمریکا مورد سئوال و آزار همزمان قرار گرفتم. سهامی که در مدت کوتاهی رشد داشت و مال به عنوان کسب مال نامشروع از آن در پرونده سیاسی ام یاد می شود.
گوگل عزیز من سایتی داشتم که در سال 1386 حدود یک میلیارد ویدئو را در خود جای داده بود. این محتوی از یوتیوب (600 میلیون ویدئو) و MSNSC (400میلیون ویدئو) تامین می شد و حال با این سطح سواد و دانشی که کارشناسان پرونده و قوه قضائیه ایران از کامپیوتر و اینترنت دارند ثابت کردن اینکه این ویدئوهای کمپ اشرف و کلیپ های موسیقی و فیلم های ضدانقلاب و ضدجمهوری اسلامی نه ساخته من هستند و نه مسئولیتی در قبال آنها دارم و اینکه مسئول یوتیوب من نیستم امری محال و غیرممکن است و باور کنید اگر به آنها بگوئید که من فقط صاحب اسکریپت نمایش ویدیوهای یوتیوب در سایتم هستم و دیگر هیچ. فکر می کنند که یا آنها را سرکار گذاشته ام و یا سیا به من بگونه ای آموزش داده است که بتوانم آنها را مجاب کنم. در اصل هیچ منطقی در کار نیست و فقط باید سرکوب صورت بگیرد. چیزهایی که در جامعه مدرن کاملا بدیهی است و ممکن است دستگیری بخاطر آنها باورنکردنی باشد باعث شده است من حکم اعدام بگیرم و واقعا به زودی اعدام می شوم.
شایدبرایتان جالب باشد اگر بدانید که پسورد جی میل و Google checkout مرا تحت فشار بعد از یک هفته بازجویی همراه با شکنجه از من گرفتند و هنوز پس نداده اند! در واقع شرکت من باید محاکمه می شود اگر قرار بر محاکمه ای بود ولی مدیرعامل آن به صورت غیرقانونی محاکمه شد و محکوم به مرگ گردید! در حالی که معاون و برخی دیگر از فعالان مرتبط با شرکت من و برخی از صاحبان سایت هایی که من مدیر آن سایت ها بودم به صورت ناشناس و به دور از رصد رسانه ها پناهنده انگلستان و دیگر کشورها شدند و اسمی از من هم نبردند (که البته این خدمت خود من بود) شرکت گوگل نیز متوجه عمق ماجرا و ارتباطش با ما نشد و در نتیجه موضعی نیز در این باره اتخاذ نکرد.
گوگل عزیز من از همه اقداماتی که انجام داده اید از طرح آندلین کردن کتب تا Google TV حمایت می کنم و حال پیشنهاد می کنم که بودجه ای هم برای آموزش و فعالیت های حقوق بشری در جهان در حال حاضر به فاجعه نزدیک شده و رژیم ها از اینترنت برای سرکوب استفاده می کنند. من اعتقاد دارم که شرکت گوگل فقط به نواندیشی و فعالیت های مثبت فکر می کند این بودجه نه به صورت نقدی بلکه می تواند به صورت ارایه مکان ایجاد آگهی در Google Awards توسط NGOها و سازمان های فعال در زمینه حقوق بشر باشد، شبیه همان امکاناتی که روزنامه ها به سازمان های خیریه اختصاص می دهند تا در روزنامه به صورت رایگان آگهی این موسسات عام المنفعه چاپ بشود. چنین سازمان هایی می توانند آموزش حقوق شهروندی و حقوق زنان و …. را در قالب متن، ویدیو از طریق آگهی های گوگل ارائه دهند. ایجاد راه هایی برای تسهیل عبور از فیلترینگ و مقابله با سانسور اینترنتی برای ایرانی ها و چینی ها نیز ضرورت این دوره است. Google Reader زمانی این کار را انجام می داد در Google Labs نیز می توان تحقیقاتی را در این زمینه انجام داد و همچنین گرامیداشت روز جهانی مبارزه با سانسور اینترنتی در صفحه اول گوگل نیز می تواند آگاهی رسان باشد.
گوگل عزیز آرزو می کنم همیشه در حال پیشرفت باشید. از زندان اوین بند 350 به تو بدرود می گوئیم . شما استفاده کننده آزادی بیان هستید و من مدافع این آزادی بیان.
موفق باشید و پیروز
10 آوریل 2012
ماخذه :پایگاه اطلاع رسانی انسانیت
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar