30 sep. 2011

انتقال 12 زندانی به سلولهای انفرادی زندان لاکان رشت جهت اجرای حکم اعدام

روز پنجشنبه 7 مهر ماه 12 نفر از زندانیان زندان لاکان رشت که محکوم به اعدام شده بودند جهت اجرای حکم اعدام به سلولها انفرادی این زندان منتقل شدند.
زندانیان عادی که به سلولهای انفرادی منتقل شدند متهم به داشتن مواد مخدر می باشند.
سیاست اعدام های گروهی و در ملاعام توسط ولی فقیه علی خامنه ای گرفته می شود و بدستور صادق لاریجانی رئیس منصوب وی در قوۀ قضاییه و از جنایتکاران علیه بشریت به اجرا گذاشته می شوند.هدف از این اعدام ها ایجاد فضای رعب و وحشت در میان مردم ایران است.از زمان انتصاب صادق لاریجانی به ریاست قوۀ قضاییه صدور و اجرای احکام اعدام به صورت جهشی روبه افزایش بوده است

29 sep. 2011

تجاوز گروهی به نوجوانان و جوانانی زندانی به دستور رئیس و معاون زندان گوهردشت کرج





نوجوانان و جوانان زندانی بدستور مسئولین زندان به بندهایی منتقل می شوند که هدف تجاوز جنسی گروهی باندهای مافیایی قرار می گیرند.
در طی چند هفتۀ گذشته حداقل سه نوجوان که به سلولهای باندهای مافیایی بندهای 1،4 و 6 بدستور محمد مردانی و خادم منتقل شده بودند مورد تجاوز گروهی وحشیانه قرار گرفتند. باندهای مافیایی با چراغ سبز وگرفتن اطمینان خاطر مردانی رئیس زندان و معاون وی خادم اقدام به تجاوز گروهی حداقل به سه نوجوان نمودند. باند مافیایی با بستن دستها و پاهای نوجوانان زندانی اقدام به تجاوز گروهی به آنها می کنند. رفتارهای وحشیانه آنها باعث گردید که این 3 نوجوان زندانی به بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شوند و به مدت یک هفته بستری بودند. آنها پس از این تجاوز گروهی دچار نارحتی جسمی و روحی شدید هستند.
اسامی نوجوانانی که مورد تجاوز جنسی گروهی قرار گرفته اند به خاطر حفظ حیثیت آنها از نوشتن نام کامل آنها خوداری می کنیم و فقط اسامی آنها را بصورت اختصار اعلام می نماییم. اما برای در جریان گذشتن سازمانهای حقوق بشری و گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد مشخصات کامل آنها ارسال خواهد شد.
1- نعیم .ق در بند 4 زندان گوهردشت کرج مورد تجاوز گروهی باندهای مافیایی قرار گرفت.
2- محمد ج. در سالن 3 بند1 زندان گوهردشت کرج مورد تجاوز گروهی قرار گرفت
3- احسان ا. در بند 6 زندان گوهردشت کرج مورد تجاوز گروهی قرار گرفت.
محمد مردانی و خادم پیش از انتقال این نوجوانان به آنها تاکید کرده بود که آنها را به این بندها انتقال می دهد که مورد تجاوز جنسی گروهی قرار گیرند و تا دیگه نسبت به برخوردهای وحشیانه آنها اعتراض نکنند.مردانی و خادم انتقال نوجوانان به این بندها و مورد تجاوز گروهی قرار گرفتن آنها را « رو کم کنی » نام نهاده اند.
وقتی که یکی از نوجوانان حاضر به انتقال به سلولها باندهای مافیایی نمی شود خادم شخصا جملاتی علیه او بکار می برد که متاسفانه برای رعایت حرمت خوانندگان قادر به نوشتن آنها نیستیم.
موارد فوق بدلیل اینکه اکثر زندانیان بندها و زندان از این ماجرا مطلع شده بودند افشا شده است ولی گفته می شود موارد متعددی تجاوز جنسی علیه نوجوانان بکار برده می شود و مخفی نگه داشته می شود. باندهای مافیایی زندان با اطمینان خاطر یافتن از عدم مجازات و پیگرد قانونی توسط مردانی و خادم اقدام به این اعمال وحشیانه می نمایند بعضی از نوجوانان زندانی در این بندها بصورت برده جنسی مورد سوء استفاده قرار می گیرند و گاها به سایر زندانیان اجاره داده می شوند.
در حال حاضر ده ها نفر از نوجوانان و جوانان در سلولهای زندانیان عادی و خطرناک در بندهای 1،3،4 و6 قرار داده شده اند و در معرض خطر جدی سوء استفاده های جنسی و احتمالا ابتلا به بیماریهای ایدز و غیره قرار دارند.اسامی بعضی از آنها به قرار زیر می باشد:
1-علیرضا زمانی بند چهار ،2-حسین ژوگه بند چهار ،3- مختار بادبادی بند سه ،4-حمید دوست حسینی بند سه ،5- یوسف ذاکری بند شش ،6- امیر رضایی بندیک ،7- مهدی سلحشور بند شش ،8- فرشاد قره حسن لو بند شش ،9- علیرضا یوسفی بند شش ، 10- صابر شربتی بند یک ،11- دانیال حسن پور بند شش ،12- امید رضانیا بند شش ،13- مهران نوری بند شش ،14- حسین سرلک بند یک،15- علی نادری بند یک، 16- ایمان ملاباشی یزدی بند یک ، 17- علیرضا فرمانی بند یک ،18- محمد محمدی بند یک ،19- حسین صفدری بندیک،20- علی عرب بند شش ،21- محسن مرزبان بند یک ،22- سلیمان تقوی بندشش، 23- محسن طاهرزاده بند شش ،
در حال حاضر بند 5 محل نگهداری نوجوانان و جوانان زندانی می باشد اما این نوجوانان و جوانان علیرغم خواست خود همچنان در بندهای مختلف زندان گوهردشت کرج نگهداری می شوند
تعدادی از نوجوانان و جوانان زندانی به شرط تضمین امنیت جانی آنها آماده اند که در هر دادگاهی حاضر شوند و نسبت به رفتار و اعمال محمد مردانی و خادم و بادندهای مافیایی تحت امر آنها شهادت بدهند.
لازم به یادآوری است معاون فعلی زندان خادم در سالهای گذشته رئیس حفاظت زندان گوهردشت کرج بود ولی به خاطر تجاوز به یکی از زنان پاسداربند زندان گوهردشت که منجر به باردار شدن او گردید از این سمت موقتا برکنار و به زندان قزل حصار منتقل شد . اما با منصوب شدن محمد مردانی به عنوان رئیس زندان او به عنوان معاون زندان منصوب گردید. این فرد در حال حاضر یکی از افرادی است که موادر مخدر را وارد زندان می کند و در اختیار باندهای مافیایی قرار می دهد و در ازای آن سکه های طلا دریافت می کند

28 sep. 2011

هفت ماه بلاتکلیفی زندانی سیاسی شکرالله مسیح پور





پس از تحمل هفت ماه بازداشت در بند مخوف 209 وزارت اطلاعات، دکتر شکرالله مسیح پور به بند 350 اوین منتقل و در کنار دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی قرار گرفت.
قرار بازداشت موقت صادر شده برای ایشان تا کنون سه بار تمدید شده است و این در حالی است که هیچگونه شواهد قابل استناد و محکمه پسندی در تایید اتهامات مطرح شده توسط وزارت اطلاعات وجود ندارد. از جمله این اتهامات مضحک و بی اساس ارتباط با بیگانگان و بهاییت بوده که با توجه به سوابق قضایی قبلی وآخرین پرونده ایشان با اتهام رهبری شعارهای روی بام در حوادث بعد از انتخابات 88، واضح است که این بازداشت 7 ماهه صرفا جنبه کینه جویی و آزار متهم و خانواده ایشان را دارد.
لازم به توضیح است که دستگیری ایشان در اسفند 89 و با یورش شبانه بیش از 10 نفر از عناصر وزارت اطلاعات ودر حالی صورت گرفت که فرزندش سیامک مسیح پور نیز به عنوان زندانی عقیدتی، دوره محکومیت خودرادر بند 350 اوین می گذراند و پس از دستگیری پدر مجددا مورد بازجویی قرار گرفت.
شکرالله مسیح پور در مدت بازداشت از داشتن وکیل، هواخوری، ملاقات حضوری، دسترسی به کتاب و اخبار و کلیه حقوق انسانی و شهروندی محروم بوده است.همچنین داشتن 63 سال سن و مشکلات جسمی گوناگون و نبود رسیدگی های لازم، تحمل زندان را برایش دوچندان دشوارکرده است. به علاوه از حدود 6 ماه قبل که بازجویی های غیر انسانی با استفاده از چشم بند به اتمام رسیده است، هیچگونه اقدام قضایی در جهت تغییر وضعیت پرونده به هر شکل، شامل منع تعقیب یا تبدیل قراربازداشت به وثیقه ویا ارسال پرونده به دادگاه صورت نگرفته است.
در حال حاضرپرونده این زندانی سیاسی در شعبه 14 بازپرسی دادستانی تهران به ریاست فردی به نام بیگی قرار دارد و ظاهرا به دلیل نبود شواهد کافی و عدم اثبات یا پذیرفتن اتهامات توسط متهم، پس از گذشت چندین ماه ، دستگاه قضایی از صدور کیفرخواست و ارسال به دادگاه سرباز زده است.
بازپرس پرونده نیز از هرگونه پاسخگویی به خانواده ایشان طفره رفته ودر چند ماه اخیر صرفا اظهار می دارند که پرونده به زودی به دادگاه ارسال خواهد شد

27 sep. 2011

اعدام مخفیانه یک زندانی در زندان خورین ورامین

صبح روز گذشته یک زندانی در زندان خورین ورامین مخفیانه به دار آویخته شد.
روز دوشنبه 4 مهرماه زندانی علی ناظمیان 50 ساله که نزدیگ به 6 سال در زندان خورین و قزل حصار زندانی بود در زندان خورین ورامین به دار آویخته شد. او به اتهام داشتن مواد مخدر محکوم به اعدام شده بود.علیرغم اینکه 2 روز از اعدام این زندانی می گذرد هنوز قوۀ قضاییۀ ولی فقیه علی خامنه ای و رسانه های حکومتی از انتشار خبر اعدام این زندانی خوداری می کنند.
زندانی علی ناظمیان 28 شهریورماه از واحد 2 زندان قزل حصار به سلولهای انفرادی زندان خورین –ورامین جهت اجرای حکم اعدام منتقل شده بود ولی پس از انتشار نام زندانیانی که در آستانۀ اعدام قرار دارند اجرای حکم او را به مدت چند روز به عقب انداختند.
سیاستهای اعدام های گروهی و در ملاعام توسط ولی فقیه علی خامنه ای برای ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه گرفته می شود و توسط صادق لاریجانی منصوب ولی فقیه در راس قوۀ قضاییه و از جنایتکاران علیه بشریت به اجرا گذاشته می شود

25 sep. 2011

تشدید فشارها و تهدیدها علیه 2 زندانی سیاسی تبعیدی به زندان ندامتگاه کرج

تشدید فشارها و تهدیدهای غیر انسانی علیه 2 زندانی سیاسی با وضعیت حاد جسمی در زندان ندامتگاه کرج.
تشدید فشارهای غیر انسانی علیه وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری و زندانی سیاسی اله وردی روحی که به زندان ندامتگاه کرج تبعید شده اند. از زمان انتقال وقرار دادن آنها در کنار زندانیان عادی و خطرناک تهدیدها وفشارها توسط باند مافیایی زندان بدستور بازجویان وزارت اطلاعات شدت گرفته است.این 2 زندانی در حال حاضر در سالن 7 سلول 12 که 40 نفر در آن قرار دارند نگهداری می شوند. اکثر زندانیان زمین خواب هستند و ازدحام زندانیان به حدی زیاد است که آنها بصورت کتابی قادر به استراحت هستند.
وضعیت حمام وسرویس های آن غیر بهداشتی و تقریبا ازکار افتاده است و فاضلاب آن مسدود می باشد. این مسئله باعث شده است که بوی فاضلاب در سالنها بپیچید و امکان آسایش را از زندانیان سلب نماید.مسئولین زندان به عمد از تعمیر گرفتگی فاضلاب خوداری می کنند تا زندانیان را تحت فشاربیشتری قرار دهند.
وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پور شجری (سیامک مهر) از بیماری کلیه و گوارشی رنج می برد و زندانی سیاسی اله وردی روحی از بیماری سرطان پروستات پیشرفته در حالت حاد جسمی است. اما به جای انتقال آنها به بیمارستانهای خارج از زندان ، این 2 زندانی سیاسی را به زندانی با شرایطی قرون وسطایی و طاقت فرسا انتقال داده اند.
انتقال وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) و زندانی سیاسی اله وردی روحی بدستور بازجویان وزارت اطلاعات بدون هیچ دلیل و بهانه ای صورت گرفته است و هدفی جز حذف فیزیکی آنها ندارند

24 sep. 2011

اسامی اعدام شدگان گروهی و مخفیانه در زندان مرکزی کرمان





در یک اعدام گروهی و مخفیانه چهار زندانی در زندان مرکزی کرمان به دار آویخته شدند.
روز سه شنبه 15 شهریور ماه 4زندانی که چند سال است در زندان مرکزی کرمان زندانی بودند به دار آویخته شدند.
اسامی زندانیان اعدام شده به قرار زیر می باشد:
1- قاسم حنیف فرزند مرتضی حدودا 50 ساله و در حدود 3 سال در زندان بسر می برد
2- حمید کرباسی فرزند حسن
3- حسین جلالی فرزند سلیمان
4- سیامک ملک ملایری فرزند علی
چهار زندانی فوق توسط فردی بنام قربانی قاضی دادگاه انقلاب کرمان محکوم به اعدام شده بودند. آنها همگی متهم به داشتن مواد مخدر بودند.
شهریور ماه یکی از خونین ترین ماه سال 1390 در ایران بود.تا به حال آمار نزدیگ به 100 زندانی توسط رسانه های حکومتی اعلام شده است و یا توسط خانواده های اعدام شدگان در اختیار فعالین حقوق بشری قرار داده شده است.بدلیل عدم دسترسی به خانواده های اعدام شدگان واعدام مخفیانه در زندانها آمار اعدام ها بسا فراتر از آن است که تا به حال اعلام شده است.
ولی فقیه علی خامنه ای سیاست اعدام در ملاعام و گروهی را تعیین می کند و توسط صادق لاریجانی از جنایتکاران علیه بشریت که از زمان انتصاب وی به این سمت توسط ولی فقیه علی خامنه ای تا به حال آمار اعدام ها بصورت جهشی روبه افزایش است.همچنین همان زمان که احمدی نژاد تابلوی که بر آن شعر «بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند» را به دبیر کل سازمان ملل اهدا می کرد.ده ها نفر در زندانها ولی فقیه اعدام شده بودند و یا در انتظار اعدام بسر می بردند

23 sep. 2011

چهار کارشناس حقوق بشر سازمان ملل : " ایران اعدام ها را فورا متوقف کند"

کارشناسان سازمان ملل متحد اعدام در ملاء عام یک نوجوان را محکوم می کنند و مجددا از ایران درخواست توقف فوری مجازات اعدام

ژنو—چهار کارشناس سازمان ملل متحد* اعدام در ملاء عام علیرضا ملاسلطانی ۱۷ ساله را که دیروز اجرا شد و ادامۀ این رفتار در مورد مجازات اعدام برای متهمان قاچاق مواد مخدر را محکوم کردند.
متخصصین با یادآوری اینکه طبق گزارشات موثق، سه نوجوان ظرف سال جاری در ملاء عام در ایران اعدام شده اند، اعلام کردند: "ما از اجرای مجازات اعدام به رغم دعوتهای مکررخویش و جامعۀ بین المللی نسبت به توقف این روند خشمگین هستیم."
گزارشگر ویژۀ ایران بهمراه گزارشگران در زمینه های اعدامهای خودسرانه، استقلال قضات، و شکنجه تاکید کردند که "هر حکم قضایی که برای نوجوانان زیر ۱۸ سال مجازات اعدام را در نظر بگیرد و اعدام نوجوانان، با تعهدات بین المللی ایران ناسازگار است."
آنها با اشاره به میثاق سازمان ملل متحد در مورد حقوق کودک و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که جمهوری اسلامی ایران از امضاء کنندگان آنها می باشند گفتند: "تحت قوانین بین المللی، اعدام افرادی که در زمان انجام جرم زیر ۱۸ سال بوده اند مطلقا ممنوع است."
تنها در سال ۲۰۱۱، بیش از ۲۰۰ نفرکه اکثر آنان متهم به جرایم مرتبط با مواد مخدر بوده اند در ایران اعدام شده اند. اینک به صورت گستره پذیرفته شده است که مجازات اعدام مجازاتی شدید است که حق اساسی حیات افراد را از آنان سلب می کند و فقط می باید در مورد جدی ترین جرایم اجرا شود. "اما ما متاسفیم که مجازات اعدام در مورد افرادی که مرتکب جرایم مربوط به مواد مخدرشده اند، که شامل جرایم جدی نمی شوند، امری عادی میباشد."
در بیشتر مواردی که به توجه گزارشگران ویژه رسیده است، نگرانی هایی در خصوص انجام محاکمه های عادلانه و دسترسی به وکیل و خانوادۀ متهمان وجود داشته است. متخصصین حقوق بشر گفتند: "ما این پیام روشن را به دولت ایران تکرار میکنیم که مجازات اعدام را، بخصوص در موارد مربوط به مواد مخدر و پرونده های نوجوانان، بلافاصله متوقف کند."

*چهار کارشناس صادر کننده این بیانیه: گزارشگر ویژه در باره اعدام های فراقانونی ، خلاصه و خودسرانه ، کریستوف هاینز؛ گزارشگر ویژه در مورد وضعیت حقوق بشردر جمهوری اسلامی ایران ، احمد شهید؛ گزارشگر ویژه در مورد استقلال قضات و وکلا ، گابریلا ناول؛ گزارشگر ویژه در بارۀ شکنجه و سایر رفتارها و مجازات های بی رحمانه ، غیر انسانی یا اهانت آمیز، خوان مندز

22 sep. 2011

بیانیه تحلیلی 12 تن از فعالین دانشجویی زندانی به مناسبت آغاز سال تحصیلی

سال تحصیلی دانشگاه ها در حال آغازی دیگر است و با این شروع ، جنبش دانشجویی نیز ققنوس وار به سان همزاد استبداد ایرانی ، حیات جاودان از سر می گیرد تا وا پسین سنگر آزادی در ایران ، بی سنگر بان نبوده باشد!
دانشگاه ایرانی در تمام حیات 80 ساله خود هماره به مثابه نهاد عقلانیت نقاد و خود بنیاد در صف اول مبارزات آزادیخوانه و استبداد ستیزانه بوده ، در هر دو نظام سیاسی پیش و پس از انقلاب مورد سرکوب قرار گرفته ، تجاربی چون 16 آذر 32 ،اول بهمن 40 ، 18 تیر 78 ، 23 خرداد 82 و 25 خرداد 88 را پشت سر نهاده است . دانشگاه ایرانی حتی تجربه تراژیک انقلاب فرهنگی و تصفیه و فیلترینگ دهشتناک ایدئولوژی دولت را نیز از سر گذرانده اما در پس دهه 60 دگر بار علیرغم سر کوب ایدئولوژیک به اقتضای سرشت نهادی خود ، فعالیت نقادانه خویش باز یافته ، یار و همراه دائمی پروژه دموکراسی و حقوق بشر گردیده است.
ما فعالین دانشجویی زندانی ضمن تبریک آغاز سال تحصیلی جدید به یاران دبستانی ذکر چند نکته را ضروری می دانیم :
1- سر کوب نهاد دانشگاه در 6 سال گذشته صورتی فزاینده به خود گرفته ، بویژه" حیات دانشجویی" و بقا در محیط دانشگاه برای فعالین دانشجویی به علت پروژه دولت احمدی نژاد در محروم از تحصیل و ستاره دار ساختن ایشان به شدت به مخاطره افتاده است ، این امر در کنار هجمه تمام عیار دولت به " آکادمی علوم انسانی " ما را بر این گمان داشته است که دفاع از حق تحصیل و اساسا پاسداشت استقلال نهاد علم از نهاد قدرت با تمر کز بر حق تحصیل شایسته سالارانه دانشجویان و حق تدریس و انتخاب شایسته سالارانه اساتید و هیات های علمی ، به ویژه در حوزه علوم انسانی به عنوان شرایط بقای آکادمیک دانشگاهیان مهمترین و محوری ترین مساله امروز خانواده دانشگاه بوده ، به مثابه اولویت نخست جنبش می بایست مورد توجه قرار گیرد.
2- هویت دموکراسی خواهانه و حقوق بشر طلبانه به سان گفتمان مسلط جنبش ، آن را در طول جنبش فراگیر سبز (فارغ از قیود و تنگ فهمی های ناشی از در ک حزبی از جنبش سبز ) قرار داده و لیکن اقتضائات زیست دانشجویی این لایه از جنبش سبز را آسیب پذیر تر از سایرین ساخته است . لذا ما گمان می کنیم برای کاهش هزینه و آسیب پذیری جنبش دانشجویی با پر هیز از " علنی گرایی " بی مورد و فاقد ضرورت که مختص عصر اصلاحات و انعطاف پذیری ساخت قدرت در برابر نقادی های جنبش بود ، عمیقا واجد موضوعیت می نماید.
نیز وحدت توام با کثرت جریان های فکری – سیاسی دانشجویی و اجتناب از تضعیف یکدیگر در مقابل ساخت قدرت از الزامات جنبش در شرایط دشوار فعلی است همچنین پیوند با سایر جنبش های اجتماعی که هر یک نماد اعتراض به بخشی از عملکرد سرکوبگرانه دولت اقتدار گرا هستند ضروری به نظر می رسد. به ویژه پیوند ار گانیک و طبقاتی جنبش دانشجویی و جنبش زنان غیر قابل انکار است ، پیوندی که دولت با عنایت بدان پروژه تفکیک جنسیتی را کلید زده و بر آن پای می فشارد . لذا بر آنیم که می بایست ضمن تعمیق پیوند این دو جنبش در مقابل پروژه تفکیک به شکلی موثر ایستادگی نمود.
نیز بر آنیم که خلا نظر ورزانه در جنبش خلائی غیر قابل کتمان بوده ، جنبش را در معرض آسیب بحران هویت و امتناع نظر ، استراتژی و بر نامه قرار داده است که حاصل آن چیزی جز یک جنبش عصبانی ، لاغر و بی برنامه نخواهد بود . ما ضمن موافقت با الگوی رادیکالیسم دانشجویی نسبت به رادیکالیسم کور هشدار داده ، معتقدیم رادیکالیسم نخست می بایست در سر شکل گیرد تا در دست های کنشگران!
3- ازدیاد جمعیت دانشجویی خارج از کشور فرصتی مغتنم است که در صورت بهره گیری مناسب از آن می توان خروجی جنبش در داخل را تاثیر گذار نمود و هم از هزینه و بار تحمیل شده بر جنبش کاست . ما ضمن ابراز مراتب همدلی خود با یاران به غربت رفته ، از ایشان می خواهیم ضمن پذیرش و تمکین به اصالت داخل ، به نقش مسئولانه خویش در استفاده از امکان های عصر جهانی شدن در سخنگویی و رساندن پیام داخل به جامعه مدنی جهانی و علی الخصوص حساس نمودن نهاد ها و جوامع دانشجویی کشور های میزبان نسبت به مسائل جنبش دانشجویی ایران بکوشد.
در پایان لازم میدانیم به یاد آوری برخی از مطالبات بنیادین جنبش در مقطع فعلی بپردازیم :
1- توجه و تاکید مداوم برزیست چند وجهی سیاسی ، فرهنگی و، علمی و صنفی به عنوان شریان حیاتی دانشگاهیان
2- حق تحصیل تمامی دانشجویان فارغ از تعلقات سیاسی ، مذهبی ، جنسیتی و... ایشان
3- پذیرش شایسته سالارانه هیات های علمی
4- پایان هجمه و جلوگیری از اضمحلال آکادمی علوم انسانی
5- استقلال نهاد علم از نهاد قدرت و پایان مواجهه ایدئولوژیک و پلیسی – امنیتی با دانشگاه از سوی حاکمیت
6- پایان فعالیت غیر قانونی شورای عالی انقلاب فرهنگی و تفویض تصمیم سازی به هیات های امنای دانشگاه ها
7- بازگشت اساتید و دانشجویان اخراجی به دانشگاه و عذر خواهی و جبران خسارات وارده در این سال ها به ایشان.


آرش صادقی – فعال دانشجویی زندانی علامه طباطبایی
سعید جلالی فر- فعال دانشجویی زندانی دانشگاه زنجان
مهدی خدایی- فعال دانشجویی زندانی دانشگاه آزاد تهران
مجید دری - فعال دانشجویی زندانی علامه طباطبایی
ضیاء نبوی- فعال دانشجویی زندانی نوشیروانی بابل
مصطفی نیلی- فعال دانشجویی زندانی سابق امام خمینی قزوین
پیمان عارف – فعال دانشجویی زندانی دانشگاه تهران
احمد شاهرضایی- فعال دانشجویی زندانی یزد
جواد علیخانی – فعال دانشجویی زندانی چمران اهواز
سماء نورانی – فعال زندانی حق تحصیل بهایی و اخراجی از دانشگاه سهند
علی اکبر عجمی- فعال دانشجویی زندانی دانشگاه تهران
مجید توکلی - فعال دانشجویی زندانی دانشگاه پلی تکنیک

فعالین دانشجویی زندانی
شهریور 1390

21 sep. 2011

یورش وحشیانه گارد زندان به زندانیان سیاسی و عادی بند 6 زندان گوهردشت کرج








گارد ویژه زندان به زندانیان سیاسی و عادی بند 6 زندان گوهردشت کرج یورش بردند و آنها را مورد برخوردهای غیر انسانی قرار دادند.
روز چهارشنبه 30 شهریور ماه نیروهای سرکوبگر گارد زندان گوهردشت کرج به زندانیان بی دفاع بند 6 زندان گوهردشت یورش بردندو آنها را با باتون مورد ضرب وشتم قرا دادند و سپس به حیاط بند منتقل کردند. گارد زندان اقدام به بازرسی سلولهای آنها نمود و تمامی وسایل شخصی زندانیان را پخش ،تخریب و بعضی از آنها را با خود بردند.
یورش وحشیانه گارد زندان از ساعت 09:00 صبح آغاز گردید و تا ساعت 12:30 ادامه داشت. در این یورش 50 نفر از نیروهای گارد ویژه زندان شرکت داشتند . فرماندهی آنها را فردی به نام میرزا آقای به عهده داشت . این یورش زیر نظر فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان صورت گرفت.
در حال حاضر بیش از 10 زندانیان سیاسی کرد در این بند زندانی هستند. آنها در کنار زندانیان خطرناک و باندهای مافیای که در پخش مواد مخدر و سرکوب خونین زندانیان معترض نقش دارند. این باندها زیر نظر محمد مردانی رئیس زندان،خادم معاون وی و فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان عمل می کنند

20 sep. 2011

تظاهرات آرام دراویش در مقابل زندان اوین منجر به بازداشت تعداد زیادی از آنها شد

صبح دوشنبه 28 شهریور 90 دراویش گنابادی در اقدامی خودجوش و مسالمت آمیز در اعتراض به بازداشتها و سرکوبهای اخیر اقدام به برگزاری تجمع در مقابل زندان اوین نمودند که با حضور گسترده لباس شخصیها و نیروی انتظامی به بازداشت گسترده تعداد زیادی از دراویش گنابادی انجامید
اسامی برخی از دراویش بازداشت شده در مقابل زندان اوین:
1- مجید رشیدی
2- اسماعیل صنعت پرست
3- بهزاد صنعت پرست
4- رضا قهرمانی
5-سعید رحمت پناه
6- نعمت کاظمی نیا
7- مهرداد فرید نیا
8- قادر فرمودی
9- محمود تقی پور
10- مهدی مزبوری
11- منوچهر مزبوری
12- محمد صادقی
13- تقی صابری
14- ابراهیم مختار خروجی
15- هادی شاه رضا
16- مهران نجار
17- علی بابایی
18- رامین اشکوه
19- مهدی رحمتی
20- آرش شلتوکی
21- نعمت کاظمی
22- تیمور همایونی
23- داوود مهراد

انتقال 5 زندانی دیگر از زندان قزل حصار به سلولها انفرادی جهت اجرای حکم اعدام





روز دوشنبه 28 شهریورماه سری چهارم زندانیان که تعداد آنها 5 نفر بودند از زندان قزل حصار به سلولهای انفرادی زندان اوین و زندان خورین ورامین جهت اجرای حکم اعدام منتقل شدند.
از روز پنجشنبه تا روز دوشنبه به ترتیب 4 سری زندانی از زندان قزل حصار به زندانهای اوین، گوهردشت و ورامین منتقل شدند. سری اول روز پنجشنبه 24 شهریورماه 22 زندانی،سری دوم روز شنبه 26 شهریورماه 5 زندانی ،سری سوم روز یکشنبه 10 زندانی و سری چهارم روز دوشنبه 5 زندانی بودند.
اسامی تعدادی از 5 زندانی که روز دوشنبه 28 شهریور ماه به سلولهای انفرادی زندان اوین و خورین ورامین منتقل شدند به قرار زیر می باشد:
1- زندانی علی ناظمین حدودا 54 ساله به سلولها انفرادی زندان خورین ورامین منتقل شد و قرار بود که حکم اعدام وی روز سه شنبه به اجرا گذاشته شود.
2- مجید بهمن آبادی 40 ساله 4 سال در زندان قزل حصار بسر می برد به سلولها انفرادی زندان اوین منتقل شد .
در طی چند روز گذشته حداقل 42 نفر فقط از زندانیان زندان قزل حصار اعدام شدند.ولی رسانه های رژیم ولی فقیه علی خامنه ای خبر از اعدام 22 نفر را داده اند.اعدام های مخفیانه و گروهی روزهای گذشته حاکی از آن است که ابعاد اعدام ها در زندانهای ولی فقیه بسیار گسترده تر از آن است که از طریق رسانه های دولتی اعلام می گردد. در میان اعدام شدگان تعدادی از شهروندان افغانی وجود دارند

اعدام مخفیانه و گروهی 8 زندانی در زندان وکیل آباد مشهد

8 زندانی در زندان وکیل آباد مشهد روز یکشنبه به دار آویخته شدند.
موج جدیدی از اعدام ها که از چند هفتۀ پیش آغاز شده است و تقریبا در اکثر نقاط ایران صورت می گیرد همچنان ادامه دارد. روز یکشنبه 27 شهریور ماه در یک اعدام گروهی و مخفیانه در زندان وکیل آباد مشهد 8 زندانی به اتهام داشتن مواد مخدر به دار آویخته شدند.
اسامی زندانیانی که در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شدند به قرار زیر می باشد:
1- امیر رضا چوپان صحرانورد فرزند محمد 2- هادی کریمی فرزند محمد علی 3- ابوالفضل مراتی 4- جلال خیابانی فرزند عباس 5- جواد نظری فرزند علی 6- خلیل حسینی فرزند محمد 7- مقصود بلوایه فرزند محمد 8- خسرو سهیلی فر فرزند عبدالله
یکی ازسیاستهای ولی فقیه علی خامنه ای برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم ایران اقدام به اعدام در ملاعام و اعدام های گروهی در زندانها می باشد.از آنجایی که اعدام های گروهی باعث انزجار و نفرت عمومی در ایران و جهانیان شده است اکثر اعدام ها را مخفیانه انجام می دهند

بازگرداندن 4 زندانی سیاسی از سلولها انفرادی بند 209 به زندان گوهردشت کرج

4 زندانی سیاسی زندان گوهردشت پس از نزدیک به 3 ماه در سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین امروز به زندان گوهردشت کرج بازگردانده شدند.
روز سه شنبه 29 شهریور ماه زندانیان سیاسی بهروز جاوید طهرانی ،محمدعلی منصوری ،فرزاد مددزاده و صالح کهندل پس از نزدیگ به 3 ماه در سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین و تحمل شکنجه های جسمی و روحی به سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج بازگردانده شدند.
زندانیان سیاسی بهروز جاوید طهرانی،محمدعلی منصوری،فرزاد مددزاده و صالح کهندل در تاریخ 7 تیر ماه بصورت ناگهانی از سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج به سلولها انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شدند. آنها در طی این مدت از داشتن ملاقات و یا تماس تلفنی کنترل شده توسط بازجویان با خانواده هایشان محروم بودند.
خانواده های آنها در طی این مدت به صورت مستمر به دادستانی و زندان اوین مراجعه کردند تا بتوانند از وضعیت عزیزانشان مطلع شوند ولی عباس جعفری دولت آبادی که خواسته های بازجویان وزرت اطلاعات را برآورده می کند از روبرو شدن و پاسخ دادن به خانواده های آنها خوداری می کرد.
آخوندی با نام مستعار علوی که از مسئولین وزارت اطلاعات و سربازجوی بند 209 و سربازجوی دیگری بنام سعید شیخان بازجویی و شکنجۀ روحی و جسمی آنها را به عهده داشت.این دو جنایتکار علیه بشریت از دهۀ 60 تا به حال مشغول بازجویی و شکنجۀ زندانیان سیاسی می باشد و تا به حال تعداد بیشماری از آنها در اثر شکنجه های وحشیانه به قتل رسانده شدند.این دو فرد صدور احکام اعدام وزندانهای طولانی مدت را تعیین میکنند و از طریق صلواتی و محمد مقیسه ای به زندانیان سیاسی ابلاغ می شود. این دو فرد همچنین طراح و مجری زجر کش کردن زندانیان سیاسی که آخرین آنها بازاری زندانی محسن دگمه چی می باشد.
در حال حاضر زندانی سیاسی ارژنگ داودی همچنان در سلولها انفرادی بند 209 زندان اوین می باشد و از زمان انتقال تا به حال هیچ خبری از وضعیت او در دست نیست.زندانی سیاسی رضا جوشن در سلولها انفرادی بند سپاه زندان گوهردشت کرج می باشد

19 sep. 2011

استمرار اعدامهای گروهی و مخفیانه زندانیان قزل حصار

صبح امروز 4 زندانی دیگر که از زندان قزل حصار به زندان گوهردشت کرج منتقل شده بودند اعدام شدند.
روز دوشنبه 28 شهریورماه 4 زندانی که روز گذشته از واحد 2 زندان قزل حصار به سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج منتقل شده بودند در زندان گوهردشت کرج به دار آویخته شدند.اسامی زندانیان که امروز اعدام شدند به قرار زیر می باشد:
1- عبدالرحمن محمد فرزند حبیب الله 2- رستم دیداری 3- آیت کاظمی فرزند قربانعلی 4- شمس الله اقبال پور
روز یکشنبه 27 شهریور ماه سری سوم زندانیان که تعداد آنها 10 نفر بود از واحد 2 زندان قزل حصار به سلولهای انفرادی بند1 زندان گوهردشت کرج منتقل شدند.4 نفر از آنها صبح امروز اعدام شدند ولی 6 نفر از آنها را شب گذشته به نقطۀ نامعلوم دیگری برای اجرای حکم اعدام منتقل کردند.
از روز پنجشنبه 24 شهریور ماه تاکنون 37 زندانی از سالنهای 1 الی 8 واحد 2 زندان قزل حصار جهت اجرای حکم ضدبشری و قرون وسطایی اعدام به سلولهای انفرادی زندان اوین و زندان گوهردشت کرج منتقل شدند.11 نفر از آنها طی دیروز و امروز در زندان گوهردشت کرج اعدام شدند.
10 زندانی که روز گذشته از زندان قزل حصار جهت اجرای حکم اعدام خارج نمودند.اسامی 4 نفر از آنها به ترتیب زیر می باشد:
1- داودی محمدی 40 ساله ،4 سال در زندان بسر می برد
2- اسماعیل موسوی 22 ساله 3 سال در زندان بسر می برد
3- حسین سرلک 27 ساله 3 سال در زندان بسر می برد
4-علی محمدی 30 ساله 4 سال در زندان بسر می برد
تعدادی از اعدام شدگان دیروز و امروز از شهروندان افغانی می باشند که از حداقل حقوق اولیۀ خود محروم بودند.
در طی روزهای یکشنبه و دوشنبه حداقل 37 نفر فقط از زندانیان زندان قزل حصار اعدام شدند.ولی قوۀ قضاییۀ رژیم ولی فقیه علی خامنه ای از اعلام خبر اعدام ها خوداری می کند.اعدام های مخفیانه و گروهی دیروز و امروز حاکی از آن است که ابعاد اعدام ها در زندانهای ولی فقیه بسیار گسترده تر از آن است که از طریق رسانه های دولتی اعلام می گردد

18 sep. 2011

به دار آویختن 7 زندانی در زندان گوهردشت کرج

هفت زندانی زندان قزل حصار که در سلولها انفرادی بند 1 زندان گوهردشت بسر می بردند صبح امروز به دار آویخته شدند.
روز یکشنبه 27 شهریور ماه 7 زندانی که از روز پنجشنبه 25 شهریورماه از واحد 2 زندان قزل حصار به سلولها انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج منتقل شده بودند و در انتظار به دار کشیده شدن بسر می بردند.صبح امروز در زندان گوهردشت کرج اعدام شدند.
از سرنوشت 20 زندانی دیگر که از واحد 2 زندان قزل حصار به سلولها انفرادی زندان اوین منتقل شده بودند و در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می برند هنوز خبری در دست نیست. روز گذشته خانواده ها آخرین ملاقات با عزیزانشان را در زندان اوین انجام دادند.
علیرغم گذشت چند ساعت از اعدام 7 نفر در زندان گوهردشت کرج قویه قضاییه رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در مقابل اعدام های امروز تا این لحظه سکوت پیشه کرده است و به نظر می آید ابعاد اعدام ها در روزهای گذشته فراتر از آن است که در رسانه های دولتی اعلام می شود.
اعدام ها در شهرهای زاهدان،تایباد و ارومیه هنوز از طریق رسانه های حکومتی اعلام نشده است و این شاهدی است بر اینکه رژیم ولی فقیه برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه اقدام به اعدام های گروهی در زندانها می نماید

انتقال 2 زندانیان سیاسی با وضعیت حاد جسمی به زندان ندامتگاه کرج

انتقال وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) و زندانی سیاسی اله وردی روحی به زندان ندامتگاه کرج
روز یکشنبه 27 شهریورماه وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری و زندانی سیاسی اله وردی روحی از سالن ایزوله شده 12 بند4 زندان گوهردشت به زندان ندامتگاه کرج منتقل شدند.این انتقال بدون هیچ دلیلی صورت گرفته است.
زندانی سیاسی اله وردی روحی مدتها است که از بیماری سرطان پروستات رنج می برد اما بدستور بازجویان وزارت اطلاعات او را از درمان محروم کرده اند و در شرایط حاد جسمی بسر می برد بحدی که کارهای شخصی او با کمک همبندیانش صورت می گیرد.
از طرفی دیگر وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجره (سیامک مهر) نیز از بیماری کلیوی و گوارشی در رنج می باشد.
انتقال آنها به زندان ندامتگاه کرج با شرایط حاد جسمی و قرار دادن آنها در کنار مجرمین عادی و خطرناک توسط بازجویان وزارت اطلاعات حاکی از طرحی است برای حذف فیزیکی آنها است.
زندانی سیاسی اله وردی روحی 62 ساله به صرف حضور فرزندانش در قرارگاه اشرف در عراق دستگیر شده است و بصورت گروگان در دست بازجویان وزارت اطلاعات می باشد.
چند ماهی است که فشارهای قرون وسطایی و طاقت فرسا علیه زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج تشدید یافته است. در حال حاضر 5 زندانی سیاسی به نام های بهروز جاوید طهرانی،محمد علی منصوری،صالح کهندل،فرزاد مددزاده و ارژنگ داودی از زندان گوهردشت کرج به سلولهای انفرادی بند 209 منتقل شده اند و از آن زمان تاکنون از وضعیت و شرایط آنها هیچ خبری در دست نیست. زندانی سیاسی رضا جوشن در سلولهای انفرادی بند سپاه زندان گوهردشت کرج و توسط فردی بنام محبی از سربازجویان وزارت اطلاعات تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار دارد

17 sep. 2011

انتقال 5 زندانی دیگر به سلولها انفرادی جهت اجرای احکام قرون وسطایی اعدام

5 زندانی دیگر زندان قزل حصار برای اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی زندان اوین منتتقل شدند.
روز شنبه 26 شهریور ماه 5 نفر دیگر از زندانیان ،زندان قزل حصار به سلولهای انفرادی زندان اوین جهت اجرای حکم اعدام منتقل شدند. تعداد کل زندانیان که از قزل حصار به سلولهای انفرادی زندان اوین و زندان گوهردشت کرج منتقل شدند به 27 نفر رسیده است.7 نفر از زندانیان قزل حصار در سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج از روز پنجشنبه 24 شهریور در انتظار به دار آویخته شدن بسر می برند.
صبح امروز خانواده های آنها در زندان اوین و زندان گوهردشت با عزیزانشان برای آخرین بار ملاقات کردند.ملاقات 7 زندانی که در سلولها انفرادی بند 1 بسر می برند بصورت کابینی بود و خانواده های آنها نتوانستند عزیزان خود را برای آخرین بار در آغوش بگیرند.
به خانواده های 22 زندانی که در سلولهای انفرادی زندان اوین در انتظار به دار اویخته شدند بسر می برند گفته شد که روز یکشنبه 27 شهریور ماه برای تحویل گرفتن اجسادعزیزانشان به سردخانه کهریزک مراجعه کنند.
اسامی 2 نفر از 5 نفری که امروز از زندان قزل حصار برای اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شدند عبارتند از :
1-آیت کاظی 35 ساله حدودا 3.5 سال است که در زندان بسر میبرد
2- رستم دیداری 50 ساله
اسامی تعدادی از 27 نفری که به سلولها انفرادی زندان گوهردشت کرج و اوین جهت اجرای حکم اعدام منتقل شدند به قرار زیر میباشد:
1- رضا عزیزی حدودا 45 ساله از سال 1384 تا به حال در زندان بسر می برد.
2-امیر حاتمی 33 ساله
3-حاتم خسروی 62 ساله 11 سال که در زندان بسر می برد
4- محمد عزیزی 40 ساله و 5 سال است که در زندان بسر می برد
5-مهدی پور عبدالله 24 ساله 3 سال است که در زندان بسر می برد
6- عباس امیری 34 ساله ،4 سال است که در زندان بسر می برد
7-مجید فلاح 24 ساله 4 سال است که در زندان بسر می برد
8- سعدی سلیمی 40 ساله ،4 سال در زندان بسر می برد
9- وحید مسلمی فرزند حبیب هنگام دستگیری 17 سال سن داشت و 2 سال است که در زندان قزل حصار زندانی است او از اتباع افغانستان می باشد
10- محمد نوروزی 20 ساله حدود 2.5 سال در زندان قزل حصار بسر می برد و از اتباع افغانستان می باشد
اکثر زندانیانی که به سلولهای انفرادی جهت اجرای حکم منتقل شده اند به اتهام داشتن مواد مخدر محکوم به اعدام شده اند

16 sep. 2011

اسامی 5 زندانی ،زندان قزل حصار که در سلولهای انفرادی در انتظار اعدام بسر می برند

22 زندانی که روز گذشته از زندان قزل حصار به سلولهای انفرادی منتقل شدند همچنان در سلولهای انفرادی در انتظار اعدام بسر می برند.
از 22 زندانی که روز پنجشنبه 24 شهریور ماه از واحد 2 زندان قزل حصار به سلولهای انفرادی منتقل شدند، 7 نفر از آنها در سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج و 15 نفر دیگر احتمالا در سلولهای انفرادی بند 5 زندان گوهردشت کرج و یا در سلولهای انفرادی زندان اوین در انتظار به دار کشیده شدن بسر می برند.
در میان آنها دو تبعه افغانستان که یکی از آنها نوجوانی است که هنگام دستگیری 17 سال سن داشت وجود دارند. اسامی 5 نفر از 22 نفر زندانیان قزل حصار که در انتظار اعدام بسر می برند به قرار زیر می باشد:
1- عباس امیری فرزند عزت الله
2- امیر حاتمی فرزند کریم
3-محمد عزیزی فرزند نبی الله
4- وحید مسلمی فرزند حبیب هنگام دستگیری 17 سال سن داشت و 2 سال است که در زندان قزل حصار زندانی است او از اتباع افغانستان می باشد
5- محمد نوروزی 20 ساله حدود 2.5 سال در زندان قزل حصار بسر می برد و از اتباع افغانستان می باشد
اکثر زندانیانی که به سلولهای انفرادی جهت اجرای حکم منتقل شده اند به اتهام داشتن مواد مخدر محکوم به اعدام شده اند.
رژیم ولی فقیه علی خامنه ای برای ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه از چند هفتۀ پیش اقدام به اجرای احکام قرون وسطایی اعدام در ملا عام و اعدامهای گروهی نموده است

15 sep. 2011

انتقال 22 نفر از زندانیان قزل حصار به سلول های انفرادی جهت اجرای حکم ضد بشری اعدام

22 نفر از زندانیان، زندان قزل حصار کرج صبح امروز برای اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شدند.
روز پنجشنبه 24 شهریور ماه حوالی ساعت 09:00 صبح 22 نفر از زندانیان واحد 2 زندان قزل حصار کرج برای اجرای حکم اعدام به سلولها انفرادی منتقل شدند. 22 زندانی احتمالا به زندان اوین و یا زندان گوهردشت کرج جهت اجرای حکم ضد بشری اعدام منتقل شده اند.
زندانیان که برای اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شدند همگی از سالنهای 1 الی 8 ، واحد 2 زندان قزل حصار می باشند یکی از آنها نوجوان می باشد و در بین آنها 2 شهروند افغانی می باشد.اکثر کسانی که امروز به سلولها انفرادی جهت اجرای حکم اعدام منتقل شدند متهم به داشتن مواد مخدر می باشند.
گفته می شود که 22 نفر زندانی انتقال یافته به سلولها انفرادی قرار است فردا به دار آویخته شوند.
اسامی تعدادی از زندانیان که جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شده اند به قرار زیر می باشد:
1-وحید مسلمی هنگام دستگیری 17 سال سن داشته است و نزدیگ به 2 سال است که در زندان قزل حصار در بازداشت بسر می برد.
2 محمد نوروزی 20 ساله حدود 2.5 سال است که در زندان قزل حصار زندانی است.
رژیم ولی فقیه علی خامنه ای پس از اعتراضات گسترده مردم تبریز ، ارومیه و سایر شهرهای آذربایجان غربی و شرقی برای ایجاد رعب و وحشت رو به اعدام های گسترده آورده است

اعدام 9 نفر در زندان زاهدان و تایباد

صبح امروز در شهرهای زاهدان و تایباد حداقل 9 نفر اعدام شدند.
در راستای موج جدید اعدام های گروهی و در ملاعام که از چند هفته پیش آغاز شده است رژیم ولی فقیه علی خامنه ای روز پنجشنبه 24 شهریور ماه 9 زندانی در شهر زهدان و تایباد را اعدام کرد. 4 نفر از آنها در زندان مرکزی شهر زاهدان و 5 نفر از آنها در زندان مرکزی شهر تایباد به چوبه های دار سپرده شدند.


علیرغم گذشت چند ساعت از اعدام های امروز که تا این لحظه در شهرهای زاهدان و تایباد مشخص شده است ولی قوۀ قضاییۀ رژیم ولی فقیه سکوت پیشه کرده است و از اعلام خبرهای اعدام امروز تا این لحظه خوداری می کند

14 sep. 2011

در آستانۀ اجرا قرار گرفتن حکم اعدام زندانی عباس توکلی برازجانی

انتقال زندانی عباس توکلی برازجانی به اجرای احکام دادگاه انقلاب و ابلاغ قرار گرفتن پروندۀ وی در نوبت اجرای حکم ضد بشری اعدام.
روز یکشنبه 20 شهریور ماه زندانی عباس توکلی برازجانی 38 ساله با دست بند و پابند و برخوردی غیر انسانی به اجرای احکام دادگاه انقلاب برده شد و به وی رسما اعلام گردید که پرونده اش در نوبت اجرای حکم اعدام قرار گرفته است. فردی بنام محسن پور مکری رئیس اجرای احکام دادگاه به وی اعلام کرد که پرونده اش در نوبت اجرای حکم اعدام قرار گرفته است و تا به حال چند بار قرار بود که تاریخ اجرا مشخص شود.انتقال پرونده به اجرای احکام به منزلۀ آن است که که حکم اعدام در هر لحظه می تواند به اجرا در آید.
محسن پور مکری رئیس شعبۀ اجرای احکام ، هنگام مراجعۀ زندانیان عادی برای ابلاغ اجرای حکم اعدام، به آنها پیشنهاد می دهد که در صورت پرداخت مبالغ نجومی بین 100 الی 200 میلیون تومان کاری خواهد کرد که این حکم لغو شود و در موارد متعددی اقدام به این کار نموده است و تا به حال میلیونها تومان از این طریق از زندانیان اخاذی کرده است
رژیم ولی فقیه علی خامنه ای پس از اعتراضات گسترده مردم تبریز و ارومیه و سایر شهرها نسبت به خشک شدن دریاچۀ ارومیه موجی جدیدی از اعدام ها را آغاز کرده است و برای ایجاد حداکثر رعب و وحشت در جامعه بعضی از اعدام ها را در ملاعام انجام می دهد و اینگونه به خواستهای به حق مردم پاسخ می دهد.
لازم به یادآوری است 27 تیر ماه 1387 مامورین نیروی انتظامی با یورش به 2 آپارتمان مسکونی خانواده توکلی برازجانی و شلیک به آنها خانم سودابه شادپور 50 ساله از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفت.آقای امیر عباس توکلی برازجانی و بردارش حسین توکلی برازجانی در مقابل چشمان سایر اعضاء خانواده مورد ضرب وشتم شدید قرار گرفتند و چند ساعت در منزل شخصی آنها تحت شکنجه قرار داشتند . این یورش وحشیانه نیمه های شب در حالی که خانم ها و فرزندان آنها در حال استراحت بسر می بردند صورت گرفت. خانم ها ، دختران جوان و خردسال مجبوربه عوض کردن لباسهای خود در مقابل چشمان پاسداران بودند و به آنها فحشهای غیر اخلاقی میدادند . پس از آن تقریبا تمامی اعضای خانواده دستگیرو به آگاهی شاپور منتقل شدند. اسامی آنها به قرار زیر می باشد: طناز ابوالحسنی احمدی 16 ساله/خسرو قائدی 17 ساله /مهنابا توکلی برازجانی 26 ساله/فاطمه فراهانی واشکانی/سودابه شادپور 50 ساله /عباس توکلی برازجانی 38 ساله /حسین توکلی برازجانی 33 ساله / محسن
آنها تحت شکنجه های طاقت فرسا و غیر انسانی قرار گرفتند که به قرار زیر می باشد: با انبر دست پوست نقاط حساس بدنشان را فشار دادن که منجر به زخمی شدن آنها می شد /برای مدت طولانی با باطوم و سایر اشیاء آنها را مورد شکنجه قرار میدادند / ازپشت دست بند و پابند زدن / جوجه کباب کردن /آویزان کردن به مدت طولانی تا زمانی که زندانی بیهوش شود/ تشنه نگه داشتن زندانی برای مدت طولانی / حق استفادۀ تنها 2 بار از سرویس بهداشتی د ر طی 24 ساعت و هربار به مدت 2 دقیقه / تهدید به تجاوز به خانم های دستگیر شده توسط قاضی پرونده آخوندی بنام روشن/هنگام شکنجه کیسه بر روی صورت زندانی کشیدن/ پریدن روی دست زندانی با پا در حالی که دستبند به دست زندانی است که منجر به فرو رفتن دست بند به دست زندانی می شد/ سایر اعضای خانواده یا شاهد شکنجه بستگان خود بودند و یا صدای ضجه و ناله های آنها را می شنیدند.
زنده یاد حسین توکلی برزاجانی 33 ساله در اثر شکنجه های قرون وسطائی و وحشیانه و مستمر در حالی که تمامی بدن او سیاه شده بود.در 6 مردادماه 1387 در سلول کناری برادرش آقای عباس توکلی زندانی بودو صدای شکنجه ها و ضجه های برادرش را می شنید . بعد از مدتی صدای وی خاموش گردید و هیاهوی پاسداربندها که می گفتند: مُرد او ُمرد را می شنید. و بدین طریق این زندانی بی دفاع و اسیر را به قتل رساندند.
دستور دهندگان و شکنجه کنندگان زندانیان بی دفاع در آگاهی شاهپور تهران ؛سرهنگ پاسدار مرتضی رستمی نیا رئیس بازداشتگاه ،سرهنگ پاسدار کرمی، سرهنگ پاسدار مدحی و افراد تحت فرمان آنها بودند

12 sep. 2011

بازجویی و تهدید زندانی سیاسی سعید ماسوری توسط بازجویان وزارت اطلاعات





روز یکشنبه 20 شهریور ماه زندانی سیاسی سعید ماسوری به بند سپاه زندان گوهردشت کرج منتقل گردید و توسط بازجویان وزارت اطلاعات نزدیگ به 4 ساعت مورد بازجویی قرار گرفت. بازجویان وزارت اطلاعات در طی مدت بازجویی چند ساعته او را تحت فشارهای روحی و تهدیدات مختلف قرار دادند.
از طرفی دیگر زندانی سیاسی سعید ماسوری نزدیگ به یک سال است که از ناراحتی حاد گردن درد و کلیه درد و ناراحتی لثه رنج می برد. زندانی سیاسی سعید ماسوری تا به حال بارها خواستار رسیدگی به وضعیت جسمی اش شده است ولی از درمان او خوداری می کنند. عامل اصلی ممانعت از درمان این زندانی سیاسی بازجویان وزارت اطلاعات می باشند.بازجویان وزارت اطلاعات بطور سیستماتیک بیماریهای جسمی زندانیان سیاسی را به عنوان وسیله ای برای تحت فشار و مورد شکنجه قرار دادن زندانیان سیاسی بکار می برند.
زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج چندین ماه است که تحت فشارهای غیر انسانی و طاقت فرسایی قرار دارند. در حال حاضر 6 زندانی سیاسی در سلولهای انفرادی زندان اوین و گوهردشت بسر می برند 5 نفر از آنها در بند 209 زندان اوین به نام های بهروز جاوید طهرانی،محمدعلی منصوری،صالح کهندل،فرزاد مددزاده و ارژنگ داودی ،و 2 نفر دیگر به نام های رضا جوشن در بند سپاه و علی عجمی در سلولهای انفرادی بند 5 زندان گوهردشت کرج بسر می برند.تقریبا روزانه زندانیان سیاسی به بند سپاه زندان گوهردشت کرج فراخوانده می شوند و مورد بازجویی،فشارهای روحی و تهدید قرار می گیرند. زندانیان بیمار که در وضعیت حاد جسمی بسر می برند از درمان محروم هستند و در مواردی مورد برخورد وحشیانۀ و ضرب وشتم پاسداربندها قرار می گیرند. آخرین مورد آن ضرب و شتم وحشیانه جعفر اقدامی و علی عجمی می باشد.آنها از داشتن تماس تلفنی و ملاقاتهای حضوری با خانواده هایشان محروم هستند و بعضی از آنها ماه ها است که حتی از داشتن ملاقات کابینی محروم می باشند.
اقدامات سرکوبگرانه و غیر انسانی روز به روز علیه زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج شدت می گیرد و در آخرین اقدامات سرکوبگرانه خود مدت زمان هواخوری را کاهش داده اند و بر روی دریچه های سلولها ورقه های آهنی مشبک با روزنه های بسیار کوچک قرار داده اند که از ورود نور به درون سلول و تهویۀ طبیعی ممانعت می کند.
سیاستهای سرکوبگرانه علیه زندانیان سیاسی توسط ولی فقیه علی خامنه ای گرفته می شود و برای اجرا در اختیار صادق لاریجانی منصوب ولی فقیه در قوۀ قضاییه،وزارت اطلاعات و سازمان زندانها قرار می گیرد.
زندانی سیاسی سعید ماسوری 46 ساله در دی ماه 1379 دستگیر و بیش از یک سال در سلولهای انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات بسر برد. سپس در دادگاه های فرمایشی مورد محاکمه قرار گرفت و به اعدام محکوم شد ولی در اثر اعتراضات گسترده سازمانهای حقوق بشری حکم وی به حبس ابد تقلیل یافت.زندانی سیاسی سعید ماسوری در زندانهای اهواز،اوین زندانی بود و در حال حاضر در زندان گوهردشت کرج بسر می برد

آخرین وضعیت و شرایط دراویش گنابادی در ارتباط با یورش وحشیانه به آنها در شهر کوار

*شهدای دراویش در اثر اصابت گلوله
1. وحید بنانی شهید گردید

*مجروحین دراویش در اثر اصابت گلوله
2. ابراهیم فضلی از بیمارستان به محل نامعلوم منتقل شد
3. محمدعلی سعدی
4. اصغر کریمی

*فعالان فرهنگی حقوق دراویش در زندان اوین
5. حمید مرادی سروستانی
6. رضا انتصاری فیلمبردار
7. علیرضا روشن روزنامه نگار
8 علی کرمی
9. مهدی اسانلو
10. مهدی حسینی
11. علی آسترکی
12. مصطفی عبدی
13. مهران رهبری
14 نصرت طبرسی
15. علی معظمی
__._,_.___تاکنون اطلاعی از افراد زیر در دست نیست
16.حسن ویس قلی
17.خسرو درّی
18.حسین اسدی
19.مجید متقیان

*دستگیریهای جدید
20. فرزانه نوری در 20 شهریور بازداشت شد
21. فرزاد درویش از سروستان
22. اکبری مجلسدار شب جمعه کوار
23. بیرمی مجلسدار شب دوشنبه کوار
24. صالح مرادی از سروستان


*وکلای دراویش همچنان دربند هستند
25. فرشید یداللهی در 20 شهریور بازداشت شد
26. مصطفی دانشجو قبلا دستگیر و بازداشت شده
27. افشین کرمپور
28. امیر اسلامی
29. امید بهروزی
30. غلامرضا شیرزادی نژاد استادیار دانشگاه با مراجعه به فرمانداری بازداشت شد

*برای یازده تن دیگر از دراویش بازداشتی که در زندان عادل آباد شیراز زندانی هستند قرار تامین کیفری وثیقه اعلام گردیده که حاضر به تودیع وثیقه نشدند اسامی دراویش زندانی :
31. حجت ولی زاده - سروستان - وثیقه 20 میلیون تومانی
32. یدالله پارسیان - نور آباد - وثیقه 20 میلیون تومانی
33. کاظم حسین زاده - نور آباد - وثیقه 20 میلیون تومانی
34 عباس پور رستم - کازرون - وثیقه 20 میلیون تومانی
35. علی اصغر سعدی - سروستان - وثیقه 20 میلیون تومانی
36.علی رضا سعدی- سروستان - وثیقه 5 میلیون تومانی
37. داوود مهراد - کرج - وثیقه 5 میلیون تومانی
38. ایمان کرمی - شیراز - وثیقه 5 میلیون تومانی
39. محمد رضا رضایی - اسلامشهر - وثیقه 5 میلیون تومانی
40. حکمت الله نادری - شهرکرد - وثیقه 5 میلیون تومانی
41. معرعلی جلیل - کرج - وثیقه 5 میلیون تومانی
42. جلیل خلیفه
43. رحیم پور رستم
44. سعید احمدی
45. حمید پرهیزکار

*روز شنبه 19 شهریور ماه چهارده نفر از دروایش گنابادی با صدور قرار كفالت (ضمانت با فيش حقوقی) از زندان عادل آباد شیراز آزاد شدند. دراویش
آزاد شده با صدرو قرار کفالت:
46. سعید کریمیان - کرج
47. عباس حق وردی - کرج
48. مسعود احمدی - کرج (جانباز)
49. نعمت کاظمی - کرج
50. اصغر زارعی - کرج
51. اکبر احمدی - نجف آباد
52. احمد رضا حیدری - نجف آباد
53. مهدی عزیزی - نجف آباد
54. محمد موسوی - نجف آباد
55. منصور پروا - یاسوج
56. اسفندیار محمدی زاده - یاسوج
57. محمد کشاورزی - نور آباد
58. پژمان کاشفی - آباده
59. سالار پرهیزکار - شیراز

11 sep. 2011

نامه سرگشاده خانواده آقای بروجردی به گزارشگر ویژه سازمان ملل در ایران دکتر احمد شهید

جناب آقای دکتر احمد شهید
گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ایران
درود یک خانواده داغدار ایرانی را پذیرا باشید
همانطور که استحضار دارید، آقای سید حسین کاظمینی بروجردی صرفا به دلیل ابراز عقاید خود از جمله لزوم جدایی دین از دولت و نفی احکام خشن دینی از جمله سنگسار، قطع اعضاء ...مدت5 سال است که با حکم دادگاه ویژه روحانیت در ایران، تحت بازداشت و شکنجه های مستمر قرار دارد. تاکنون برخی از اخبار پیرامون شیوه بازداشت خشونت بار، محاکمات مخفی و اعمال شکنجه های روحی و جسمی ایشان در زندان، از طریق رسانه های بین المللی و سازمان های مدافع حقوق بشر منتشر شده است. همچنین وضعیت بحرانی، بیماری های مزمن و سوء قصدها علیه جان ایشان در زندان، همگی در بیانیه ها و گزارش های نهادهای مدافع حقوق بشر و خبرگزاری ها موجود است که مجال تکرار آنها در این نامه مختصر نمی باشد.
لازم به یادآوری است که تاکنون با وجود نوشتن نامه های متعدد به تمامی مسئولین قضائی و مقامات بلندپایه حکومتی در ایران متاسفانه نه تنها هیچ اقدام مؤثری صورت نگرفته بلکه وضعیت ایشان روز به روز وخیمتر نیز گردیده است!
مراجعات ما به وکلای سرشناس مدافع حقوق بشر در ایران از جمله سرکار خانم دکتر شیرین عبادی(برنده جایزه صلح نوبل)، سرکار خانم دکتر گیتی پورفاضل و آقای دکتر عبدالفتاح سلطانی فاقد نتیجه بود، چرا که مسئولین دادگاه ویژه روحانیت،هیچگاه اجازه وکالت این پرونده را به آن وکلا نداده اند و نتیجتا تلاش های آنها برای رویت محتویات واقعی پرونده، جهت دفاع از آقای بروجردی و نجات ایشان از مرگ تدریجی در زندان، عقیم ماند!
در ملاقاتی که ماه گذشته با آقایان رازینی و قدیانی از مسئولین دادگاه ویژه روحانیت داشتیم صراحتا اعلام نمودند: "تصمیم گیری در مورد این پرونده از عهده این دادگاه خارج است و آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، شخصا در این باره تصمیم می گیرد! "

مسئولین مربوطه در برابر این سوال که " اگر مسئولین جمهوری اسلامی ایران مخالف دیدگاه ها و فعالیت های صلح طلبانه آقای بروجردی هستند، چرا اجازه نمی دهند ایشان از ایران مهاجرت نماید؟ " پاسخی جز تهدید و فحاشی نداشتند!
از آنجا که برخورداری از امکانات درمانی حق هر زندانی بیمار می باشد، مسئولین دادگاه ویژه روحانیت در جواب درخواست های مکرر ما برای اعطای مرخصی درمانی به آقای بروجردی تاکید نمودند که: "بازداشت بروجردی در سال 1385 و ادامه بازداشت او، همگی به فرمان رهبری بوده و ما تنها در صورتی می توانیم موضوع مرخصی درمانی ایشان را نزد رهبر انقلاب یادآور شویم که او طی یک مصاحبه تلویزیونی، از عقاید و اقدامات خود ابراز پشیمانی كرده و از رهبر انقلاب تقاضای عفو نمايد!". آنها صراحتا اعلام کردند که "اگر بروجردی اسلام ما را نپذیرد و خدا را به آن شکلی که ما می پرستیم قبول نکند، شرایط سخت تری نیز در انتظار اوست و ممکن است برای او محاکمات و مجازات های جدیدی نیز در نظر گرفته شود! "
درد دل زندانیان عقیدتی سیاسی و خانواده های آنها بسیار زیاد است، ولی بیان جزئیات آن به خاطر مسائل امنیتی و تهدیدهای موجود، بدون حضور گزارشگر ویژه ای از طرف سازمان ملل در ایران، ممکن نمی باشد. ما خانواده زندانیان، علاوه بر همه زجرها و محرومیت هائی که تاکنون متحمل شده ایم، همواره به عنوان ابزاری برای وادار کردن زندانیان به توبه و اعتراف های ساختگی، تحت فشارهای غیر انسانی قرار داشته ایم، تا جائی که آنها حتی از آزار جنسی ما نیز ابائی نداشته اند!

جناب آقای دکتر شهید گرامی
پیام آقای بروجردی به حضرتعالی این است که : "گرچه مسائل حقوق بشری، فرا دینی است، ولی از آنجایی که جناب آقای شهید قبلا وزیر خارجه کشوری مسلمان نشین بوده است، انتظار می رود شرایط خاص حاکم بر ایران و استبداد مذهبی فزاینده ناشی از حکام دیکتاتور و دروغگوی تهران را مد نظر قرار داده و جامعه جهانی را به یاری ملتی که قربانی اسلام سیاسی شده اند فرا بخواند."

همچنین در صورت بازدید حضرتعالی از بند مخوف ویژه روحانیت اوین، ایشان آمادگی دارد تا شکایتنامه ای جامع از گردانندگان فعلی حکومت در اختیار شما قرار دهد که در آن دادخواست، به وعده های دروغین دستگاه حاکمه ایران برای فریب افکار عمومی در برپائی این حکومت و موارد بارز نقض گسترده حقوق بشر طی سه دهه حکومت دینی اشاره شده است. همچنین با توجه به سوء استفاده از باورهای دینی مردم توسط برخی از روحانیون بلندپایه حوزه های علمیه و مراجع تقلید دینی از جمله آقایان مکارم شیرازی، نوری همدانی و مصباح یزدی که همواره غارتگری و استثمارگری حکام تهران را از دیدگاه شرعی و حقوقی توجیه کرده اند، شکایتنامه ای را نیز علیه آنها با شما مطرح خواهند نمود.لازم به ذکراست دادخواست های مستند مذکور در دادگاه های بین المللی، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و نهادهای جهانی مدافع حقوق بشر قابل پیگیری است.

با سپاس و امید به اقدامات فوری و موثر حضرتعالی
خانواده سید حسین کاظمینی بروجردی ، شهریور 1390، سپتامبر 2011

10 sep. 2011

مراسم به خاک سپاری شهید درویش وحید بنانی در جو امنیتی سروستان شیراز


علیرعم اینکه نیروهای امنیتی خانواده شهید بنانی را تهدید نمودند که افرادی بجز از خانواده در مراسم تشییع نباید شرکت کنند و شهر حالت نظامی به خود گرفت و تمامی ورودی و خروجیهای سروستان توسط نیروهای امنیتی و لباس شخصی کنترل شده بود مراسم تشییع و خاکسپاری شهید وحید بنانی با شکوه و حضور بیشمار فقرا برگزار گردید. تصاویر و فیلم پیوست مربوط به تشییع و خاکسپاری آن شهید می باشد.

در تشییع جنازه شهید درویش وحید بنانی 15 دستگاه اتومبیل یگان ویژه و 3 دستگاه اتوبوس حامل نیروهای امنیتی به همراه جنازه از شیراز عازم سروستان شدند.

روز جمعه 18 شهریور از سوی دراویش گنابادی شهرهای مختلف مجالس ختمی برای شهید وحید بنانی در بسیاری از شهرهای ایران برگزار گردید

انتقال فعال دانشجویی علی عجمی به سلولها انفرادی زندان گوهردشت کرج

در راستای تشدید فشارهای قرون وسطایی علیه زندانیان سیاسی توسط ماموران ولی فقیه در زندان گوهردشت کرج،فعال دانشجویی علی عجمی به سلولهای انفرادی بند 5 زندان گوهردشت کرج منتقل گردید.
روز شنبه 19 شهریور ماه فعال دانشجویی علی عجمی از سالن ایزوله شده 12 بند 4 به سلولها انفرادی بند 5 زندان گوهردشت کرج منتقل گردید. فعال دانشجویی علی عجمی مدتی پیش هنگامی که زندانیان سیاسی جعفر اقدامی سخت بیمار بود و قادر به راه رفتن نبود او را جهت انتقال به بهداری همراهی می کرد. ولی هنگام بازگشت مورد یورش فردی به نام شیخ افسر پاسدار نگهبان همراه با 3 پاسدار دیگر و وحشیانه مورد ضرب وشتم قرار گرفت بطوری که بدن او از چند ناحیه زخمی و کبود گردید.
افسر پاسدار شیخ که از سرکوبگران این زندان می باشد علاوه بر ضرب و شتم وحشیانه این 2 زندانی اقدام به شکایت علیه آنها نمود . محمد مردانی رئیس زندان ، خادم معاون وی و فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان بجای پیگیری و برخورد با این پاسدار سرکوبگر اقدام به انتقال فعال دانشجویی علی عجمی به سلولها انفرادی نمود.
فعال دانشجویی علی عجمی دانشجوی حقوق دانشگاه تهران است ،که در بهمن ماه 1388 مامورین وزارت اطلاعات به منزل آنها در سبزوار یورش بردند و پس از مدتی او را به سلولها انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل کردند. او نزدیگ به 4 ماه در سلولها انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت.بازجویان وزارت اطلاعات با نسبت دادن اتهامات واهی و پرونده سازی علیه او ،پرونده وی را به شعبۀ 15 دادگاه انقلاب ارسال کردند و توسط فردی بنام صلواتی معروف به قاضی مرگ مورد محاکمه و به 4 سال زندان محکوم نمود و پس از مدتی او را از بند 350 زندان اوین به زندان گوهردشت کرج تبعید کردند

9 sep. 2011

انتقال زندانی سیاسی افشین بایمانی به بند سپاه و مورد بازجویی و شکنجه قرار دادن وی

بازجویی و شکنجۀ جسمی زندانی سیاسی افشین بایمانی به مدت 5 ساعت در بند سپاه شکنجه گاه وزارت اطلاعات در زندان گوهردشت کرج.
روز چهارشنبه 16 شهریورماه زندانی سیاسی افشین بایمانی که محکوم به حبس ابد است به بند سپاه زندان گوهردشت کرج برده شد و بیش از 5 ساعت مورد بازجویی و شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار گرفت.شکنجۀ جسمی باعث آسیب رساندن به زانو و کتف این زندانی سیاسی گردید.
سربازجوی وزارت اطلاعات فردی بنام محبی مسئولیت بازجویی از او را در بند سپاه به عهده داشت.این فرد شکنجه گر و شناخته شده در زندان گوهردشت او را تهدید کرد که می تواند حکم ابد وی را به اعدام بتدیل نماید . پس از چند ساعت بازجویی و شکنجه های روحی و تهدیدهای مختلف این بازجو اتاق بازجویی را ترک کرد و وی را در اختیار 3 نفر از بازجویان وزارت اطلاعات قرار داد .این 3 نفر برای مدت طولانی او را مورد شکنجه های جسمی وحشیانه خود قرار دادند که در اثر این شکنجه ها زانو و کتف وی دچار آسیب جدی گردید.
همزمان که شکنجه گران وزارت اطلاعات زندانی سیاسی افشین بایمانی را مورد شکنجه قرار می دادند .سربازجوی وزارت اطلاعات محبی به سلول که در مجاورت سلول آقای بایمانی رفت و زندانی سیاسی رضا جوشن را مورد توهین و برخوردهای غیر انسانی خود قرار داد.
محبی از مسئولین و سربازجویان وزارت اطلاعات در شهر کرج می باشد. این فرد در سرکوب مردم ، فعالین سیاسی ،حقوق بشری ،دانشجویان ،زنان ،اقلیتهای مذهبی،کارگران نقش فعالی دارد و بدستور وی آنها دستگیر و به سلولها انفرادی بند سپاه منتقل می شوند و برای مدت طولانی مورد بازجویی،شکنجه جسمی و روحی قرار می گیرند. همچنین این فرد اقدام به پروندسازی علیه مردم و فعالین این شهر می کند. محبی پس از دستگیری فعالین با خانواده های آنها تماس برقرار می کند و آنها را تهدید می کند که در مورد وضعیت و شرایط عزیزشان نباید با رسانه ها و فعالین حقوق بشری اظهار نظری کنند در غیر این صورت آنها هم دستگیر می شوند.
در حال حاضر 6 نفر از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج به نام های بهروز جاوید طهرانی،محمد علی منصوری ،صالح کهندل،فرزاد مددزاده ،ارژنگ داودی و رضا جوشن در سلولهای انفرادی بازجویان وزارت اطلاعات در بند سپاه زندان گوهردشت کرج و بند 209 زندان اوین تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار دارند

7 sep. 2011

انتقال زندانی سیاسی رضا جوشن به نقطۀ نامعلومی

زندانی سیاسی رضا جوشن روز گذشته از سالن ایزوله شدۀ 12 بند 4 فراخوانده شد و به نقطۀ نامعلومی منتقل گردید.
روز سه شنبه 15 شهریور ماه زندانی سیاسی رضا جوشن از سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت خارج گردید و به نقطۀ نامعلومی منتقل گردید.بعضی از گزارشات حاکی از آن است که او به بند سپاه زندان گوهردشت کرج و یا بند 209 زندان اوین منتقل شده است.
زندانی سیاسی رضا جوشن از ناراحتی حاد قلبی رنج می برد و تا به حال یکبار دچار حملۀ قلبی گردیده است. بازجویان وزارت اطلاعات مانع درمان وی هستند.
این در حالی که این زندانی سیاسی کمتر از 1 ماه به پایان محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی وی در زندان گوهردشت کرج باقی نمانده است.
از طرفی دیگر برای تشدید فشار علیه زندانیان سیاسی تا به حال 5 زندانی سیاسی بنام های؛بهروز جاوید طهرانی،محمدعلی منصوری،فرزاد مددزاده ،صالح کهندل و ارژنگ داودی به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شده اند و از زمان انتقال آنها تا به حال هیچ خبری در دست نیست.آنها توسط آخوندی با نام مستعار علوی از مسئولین و شکنجه گران بند 209 و سربازجوی دیگری بنام سعید شیخان تحت بازجویی و شکنجه های جسمی و روحی قرار دارند

شیوع بیماری با علائم اسهال ،حالت تهوع و تب در سالن زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج

تعدادی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج در طی روزهای گذشته به بیماری اسهال،تهوع و تب دچار شده اند و وضعیت بعضی از زندانیان حاد می باشد.
طی چند روز گذشته بیش از 14 نفر از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج دچار بیماری اسهال و حالت تهوع شدید همراه با تب شده اند.در میان این زندانیان تعدادی از زندانیان سیاسی سرشناس مبتلا به این بیماری شده اند.
بعضی از گزارشها حاکی از آن است که احتمال دارد این بیماری که علائم و مشخصات ظاهری آن تشابه زیادی به بیماری وبا دارد خود بیماری وبا باشد.
نزدیگ به 14 نفر از زندانیان سیاسی که به نوع شدید این بیماری مبتلا شده اند به بهداری زندان مراجعه کرده اند و از آنها آزمایشاتی انجام شده است. اما تا به حال هیچگونه اقدامات پیشگیرانه صورت نگرفت است و تمامی زندانیان در همان محل نگهداری می شوند و خطر جدی وجود دارد که در صورت واگیر بودن بقیۀ زندانیان سیاسی به این بیماری مبتلا شوند.
گفته می شود این بیماری پس از آنکه زندانیان سیاسی از فروشگاه زندان سبزیجات مورد نیاز خود را خریداری و مصرف نمودند دچار چنین عوارضی شده اند

6 sep. 2011

ضرب و جرح وحشیانه یک زن جوان زندانی در زندان قرچک ورامین

روز دوشنبه 14 شهریور ماه زندانی سوگند جهانی 23 ساله محکوم به اعدام که نزدیگ به 4 سال است در زندان بسر می برد مورد یورش باند مافیایی زندان قرار گرفت و وحشیانه مورد ضرب و جرح قرار گرفت. او در اثر ضربات وحشیانه از چند ناحیۀ زخمی گردید وآثار کبودی بر اکثر نقاط بدنش عیان است.باند مافیایی زندان او را تهدید به قتل کرده اند و خطر جدی جان این زندانی جوان را تهدید می کند.
زندانی سوگند جهانی نسبت به برخوردهای وحشیانه،اجحاف و بی عدالتیها که زندان روی می دهد اعتراض نموده بود و این مسئله باعث شد که مورد غضب مسئولین زندان قرار گیرد .
یکی از زنان پاسدار بنام امینه افروز که مسئول واحد فرهنگی زندان می باشد خود از دستور دهندگان و شرکت کنندگان در این حمله بود.باند مافیایی زندان خانم جهانی را گرفته بودند و امینه افروز وحشیانه او را آماج ضربات خود قرار می داد.
به نظر می آید موج جدید یورش به زندانیان بی دفاع برنامه ریزی شده است که به ترتیب به اجرا گذاشته می شود.هدف از این برخوردهای وحشیانه ایجاد رعب و وحشت در بین زندانیان و جامعه می باشد.
باندهای مافیایی در زندان عامل اصلی توزیع مواد مخدر و سرکوب زندانیان معترض هستند.این باندها با دست باز مواد مخدری که توسط مسئولین زندان وارد زندان می شود به فروش می رسانند و حتی زندانیان جوانی که تازه وارد زندان می شوند به صورت مجانی مواد مخدر در اختیار آنها قرار داده می شود تا آنها را به دام اعتیاد و فساد بکشانند

وحید بنانی یکی از دراویش گنابادی کوار جانباخت








زنده یاد وحید بنانی یکی از دراویش که روز یکشنبه مورد اصابت گلوله نیروی سرکوبگر بسیج قرار گرفته بود جالن باخت.
روز سه شنبه 15 خرداد ماه حوالی ساعت 18:30 زنده یاد وحید بنانی 22 ساله که در جریان یورش نیروهای سرکوبگر به منازل و مغازه های دراویش در شهر کوار مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود جان باخت.
در حال حاضر 3 تن از دراویش که بر اثر اصابت گلوله زخمی شده اند در وضعیت وخیمی در بیمارستان بستری هستند .اسامی آنها به قرار زیر می باشد ابراهيم فضلی، اصغر کريمی، محمد علی سعدی

5 sep. 2011

نامه شبنم مددزاده از زندان به احمد شهید، گزارشگر ویژهٔ سازمان ملل






برای اولین بار، این نامه را از طرف یک جوان دانشجوی زندانی، خطاب به آقای احمد شهید، گزارشگر ویژهٔ حقوق بشر سازمان ملل می‌نویسم:
آقای احمد شهید؛
صحبت از سفر شما به کشورم است. کشوری در مشرق زمین، در منطقه‌ای به اسم خاورمیانه. منطقه‌ای که در سال‌های اخیر چشم‌ها به آن خیره شده است و هر لحظه چشم انتظار اتفاق جدیدی است. ولی من نه با خاورمیانه کاری دارم و نه به چشم‌هایی که به آن خیره شده است. من با کشوری در جنوب غربی آسیا که به سان گربه‌ای در نقشهٔ جهان جا خوش کرده است کار دارم. کشوری که با توجه به قطعنامهٔ اخیر سازمان ملل مسئولیت تهیه گزارش در خصوص وضعیت حقوق بشرش به شما محول شده است. آری، من از ایران و از قلب تپنده‌اش، زندان اوین با شما صحبت می‌کنم. این روز‌ها در محافل سیاسی، روزنامه‌ها، اخبار و... موضع گیری مقامات مختلف دولتی در مورد سفر شما را به عنوان نماینده ویژهٔ حقوق بشر و تصمیم شما برای تهیه گزارشتان است.
نمی‌دانم برای کشوری که رئیس دولتش، آقای احمدی‌نژاد، بار‌ها در نشست‌های خبری داخلی و خارجی اعلام کرده «در ایران آزادی مطلق وجود دارد» و یا «کشور ایران دموکراتیک‌ترین کشور منطقه است». چه چیز پشت پرده‌ای ممکن است وجود داشته باشد که این چنین با آمدن نمایندهٔ حقوق بشر مخالفت می‌کند؟! در کشور آزادی (!) که پاسخ هرگونه انتقاد و اعتراض با تهدید و ارعاب داده می‌شود، در کشور آزادی که پاسخ هر گونه دفاع ازعقیده و دیانت و مذهب متفاوت با حاکمان با اسارت و بند و زنجیر داده می‌شود. در کشور آزادی که پاسخ دفاع وکلا از موکلین بی‌گناه‌شان آن هم در دادگاه‌های فرمایشی با زندان و دستبند و احکام سنگین و محرومیت از وکالت داده می‌‎شود، در کشور آزادی که ایجاد رعب و وحشت و نمایش قدرت با اعدام بر سر جرثقیل‌ها و میدان‌های عمومی شهر نشان داده می‌شود، چیزی برای پنهان نگاه داشتن وجود ندارد.
آقای احمد شهید!
درک این شرایط برای شما آسان باشد یا نه، این شرایط واقعیت‌های زندگی ما هستند، ما به خاطر عقایدمان در کشوری زندانی هستیم که مقاماتش هر لحظه، هر روز، از ضایع شدن حقوق انسان‌ها در سایر کشور‌ها، حتی دور‌ترین نقطه جهان ابراز ناراحتی کرده و با مردم آن کشور‌ها اعلام همبستگی می‌کنند، به حاکمان مستبد سایر کشور‌ها انتقاد می‌کنند و به دیکتاتور‌ها هشدار می‌دهند که صدای مردمانشان را بشنوند. چون این ملت‌ها هستند که مسیر تاریخ را تعیین می‌کنند، از برخورد با دانشجویان گله می‌کنند و از آزادی بیان و عقیده دفاع. در این شرایط من از همهٔ آن‌ها می‌پرسم «پس من که هستم؟» من که اکنون به خاطر عقایدم، به خاطر اندیشه‌ام، در زندانم، هم بندی‌های من، زنان بی‌گناه با عقاید مختلف در کجای این پازل قرار دارند؟!! «پس شما چرا صدای ما را نمی‌شنوید؟!!»
بعد از تلاش‌های بسیاری برای رساندن صدایت به گوش مسئولان نتیجه می‌گیری که وصف الحال اینان‌‌ همان قصهٔ «مرگ خوب است، اما برای همسایه» است. این گونه است که وقتی صدایت شنیده نمی‌شود، فریاد برمی‌آوری و از حقوق از دست رفته‌ات می‌گویی، فریاد می‌کشی تا صدایت را بشنوند حتی کسی در فراسوی مرز‌ها. فریاد می‌کشی تا وجدان‌های بیدار از صدای غم و ناله‌هایت به خود آیند و این نوشته من خطاب به شما حکم‌‌ همان فریاد است با کوهی از درد و رنج. من به عنوان دختری ۲۴ ساله‌ و ایرانی، دانشجوی رشته علوم کامپیو‌تر دانشگاه تربیت معلم تهران، که از اول اسفند سال ۱۳۸۷ (۱۹ فوریه ۲۰۰۹) به همراه برادرم به جرم عدالت طلبی، آزادی خواهی و دفاع از انسانیت و شرافت انسانی در زندان به سر می‌برم، با شما سخن می‌گویم. دختری که تجربهٔ زندان‌های وزارت اطلاعات، بند ۲۰۹ و بند عمومی زندان اوین، زندان رجایی شهر و زندان قرچک ورامین را در طول دو سال و نیم حبسش در کارنامه خود دارد. من از جایگاه یک دانشجوی ایرانی با شما صحبت می‌کنم.
در حالی که هم سن و سالان من در سایر کشور‌ها برای طی کردن مسیر پیشرفت و ترقی در همهٔ عرصه‌های اجتماعی و علمی توسط دولت‌هایشان حمایت و هدایت می‌شوند، من در پشت می‌له‌های زندان برای حداقل حقوق انسانی دست و پا می‌زنم. برای حق اندیشیدن، حق بیان افکارم، حتی حق نفس کشیدن. در کشوری که سهم من از حقوق شهروندی و از سرزمین پهناور و آسمان بزرگش، گوشهٔ قفسی است که با تکنولوژی‌های پیشرفته و دوربین‌های مداربسته حتی نفس‌هایم را می‌شمارند و تنها ارتباطم با این دنیای بزرگ در این عصر ارتباطات تنها هفته‌ای ۲۰ دقیقه ملاقات کابینی با خانواده‌ام از پشت شیشه‌های کثیف و با گوشی تلفن است. سهم من گوشهٔ تنگ قفسی ست حتی بدون هواخوری. وقتی ژست‌های ارزش نهادن به علم و دانش و فناوری از سوی حاکمان نشان گرفته می‌شود، از خود می‌پرسی پس بازداشت دانشجویان چه معنایی دارد، جدای از صد‌ها نفری که سالانه از تحصیل محروم می‌شوند، آن هم تنها به دلیل اعتقاداتشان. دردناک‌ترین نکته این است که این برخورد‌ها فقط به دانشجویان محدود نمی‌شود، بلکه همهٔ اقشار جامعه اعم از دکتر، مهندس، وکیل، کارگر، معلم، خانه دار، پیر و جوان و زن و مرد را نیز در بردارد!
آقای احمد شهید!
وقتی من کتاب اعلامیه جهانی حقوق بشر راورق می‌زنم نمودی جز حسرت بر دلم نمی‌ماند و هرگز به دنبال مصدادیقش در کشورم نخواهم گشت؛ که ما هنوز برای اثبات انسان بودنمان با هر عقیده و فکر و مذهب که باشیم باید به مبارزه‌ای این چنین دشوار تن در دهیم و تنها به خاطر رعایت انسانیت تاوانی این چنین گزاف بپردازیم. شاید بتوانم برای تک تک موارد اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر مثال نقض بیاورم. من و برادرم در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ نه تنها برای عقیده خودمان که به خاطر عقاید بعضی از اعضای خانواده‌مان بازجویی می‌شدیم! من در همین بند ۲۰۹ زنان بهایی را دیدم که صرفا به خاطر عقایدشان دستگیر شده بودند. دیدم خبرنگارانی را که به علت خبر رسانی از وضع موجود بازداشت شده بودند. دادگاه ناعادلانه‌ای را که من و برادرم را هر کدام به پنج سال حبس توام با تبعید به سخت‌ترین تبعیدگاه ایران محکوم کرد دیدم و تبعید به مکانی که از نظر وضعیت زندانهای کل کشور تبعید‌گاه بود.
بله آقای شهید، قصهٔ تلخ ما سر دراز دارد که تنها می‌توان به نکاتی از آن اشاره کنم. من در زندان و در میان معتادان و قاتلان و قاچاقچیان و فواحش که جملگی قربانیان نظام نابرابرو ناعادلانه این سرزمین‌اند زندگی کرده‌ام آن هم از سن ۲۱ سالگی. و بد‌ترین شرایط را تجربه کرده‌ام. شرایط زندگی وحشتناک رجایی شهر، وجود دو دستشویی با یک سینک روشویی و دو حمام برای ۲۰۰ نفر تنها کوچک‌ترین مثال ملموس این شرایط است، که من درد‌ها و زخم‌های عمیق بسیاری بر تن این مردم رنج دیده و ستم کشیده دیده‌ام. با آن‌ها نشسته‌ام و با آن‌ها درد کشیده‌ام و بر بی‌کسی و بی‌پناهیشان گریسته‌ام. و چه خوب می‌شد اگر شما هم از نزدیک ببینید، شما هم ببینید که نه تنها حقوق اولیه زندانیان ندامتگاه شهر ری (زندان قرچک) نادیده گرفته می‌شود، که حقوق انسانیشان نیز زیرپا گذاشته می‌شود. شما هم ببینید زنان بی‌پناه در جایی نگهداری می‌شوند که کوچک‌ترین هم خوانی با استانداردهای یک زندان را ندارد. حال من پس از تبعید به رجایی شهر و انتقال به زندان قرچک و دوباره به زندان اوین منتقل شده‌ام. و اکنون به اتفاق ۳۲ تن از زنان بی‌گناه روزهای تاریک حبس را می‌گذرانم با کمترین امکانات ارتباطی در شرایط کاملا امنیتی و در جایی که به گفته خود مسئولان زندان اوین به عنوان «بند» شناخته نمی‌شود.
آقای شهید!
نمی‌دانم پس از نوشتن این نامه چه برخوردی با من خواهند کرد، کما اینکه در زندان رجایی شهر تنها به علت اینکه خانواده‌ام را از وضعیت بحرانی خود مطلع کرده بودم، از تاریخ ۲۲ مهر ماه ۸۹ به مدت چهار ماه از ملاقات با ایشان و تماس تلفنی با خانواده‌ام محروم شدم و اکنون برادرم فرزاد مددزاده، قریب به دو ماه است که به همراه سه تن دیگر از دوستانش، صالح کهندل، بهروز جاویدتهرانی و پیروز منصوری، از زندان رجایی شهر به بند امنیتی ۲۴۰ زندان اوین منتقل شده‌اند. که تا این لحظه هیچ خبری از آن‌ها در دست نیست. ولی ما همه این تجربیات تلخ و جانکاه را به قیمت گزاف ایام جوانی به دست آورده‌ایم. اکنون که شما ماموریت یافته‌اید این مظالم را از نزدیک ببینید، شاید به قیمت صرف کردن از وقت با ارزشتان، ببینید و با هوشیاری و وجدان آگاه و بیدار خود جهان را از آن مطلع سازید و مانع تداوم این بیدادگری‌ها گردید.
آقای شهید، گفتنی‌ها کم نیست و این تنها گوشه‌ای کوچک از دریای رنج و درد بود،‌‌ همان طور که این کورسوی امید در دل همه ما زندانیان و مردم رنج کشیده ایران وجود دارد که شاید گزارش کامل شما و اجماع جهانی و تلاش شما برای تحقق آرزوی کسانی که منشور بین المللی حقوق بشر را تنظیم کرده‌اند در ایران منجر به بهبود شرایط شود. این بیم هم البته وجود دارد که این موضوع مانند هزاران موضوع دیگر در کام بازی‌های سیاسی فرو رود. اینک چشم‌ها به سوی شماست. شما نگذارید که چنین شود.
شبنم مددزاده
زندان اوین
شهریور ۹۰
برگرفته شده از کمیته گزارشگران حقوق بشر

اسامی تعدادی از بازداشتهای 14 شهریور ماه دراویش کوار





"دو نفر مجروح دیگر به آمار زخمی شدگان دراویش در درگیریهای روز یکشنبه 13 شهریور 1390 کوار اضافه شد.
امیرحسین محمدی و فرشاد میرهادی از دارویش سروستان در اثر ضربات باتوم برقی ماموران نیروی انتظامی سخت مجروح و روانه بیمارستان سروستان شدند.

در بیمارستان رجایی شیراز ماموران امنیتی به سه درویش مجروحی که بستری شده بودند دستبند زده و کسانی را که برای عیادت آنها به بیمارستان آمدند نیز بازداشت شدند. اسامی چند تن از بازداشت شدگان به شرح زیر می باشد:

1-حمید پوررضا قلی
2-خسرو دری
3-مجید متقیان
4-حسین اسدی فریدونی
5-حسن ویثقلی
6-حمید پرهیزگار
7-حکمت نادری

وحید بنانی که به دلیل اصابت گلوله روانه اتاق عمل بیمارستان نمازی شیراز شده بود به هوش آمده است
روز یکشنبه 13 شهریور ماه در غائله کوار بیش از 50 نفر از دراویش گنابادی به طور غیر قانونی بازداشت و به اداره پلیس امنیت شیراز منتقل شده اند. دراویش بازداشت شده ممنوع الملاقات می باشند

یورش غیر معمول گارد زندان همراه با سلاح گرم به زندانیان بی دفاع بند 1 زندان گوهردشت کرج

روز دوشنبه 14 شهریور ماه حوالی ساعت 10:00 صبح بیش از 30 نفر از نیروهای گارد زندان به فرماندهی محمد مردانی رئیس زندان و خادم معاون وی به زندانیان بند 1 زندان گوهردشت کرج یورش بردند. آنها ابتدا زندانیان را از سالنها به حیاط بند با ضرب و شتم منتقل کردند.سپس با سگ به سلول زندانیان یورش بردند و تمامی وسایل شخصی آنها را پخش ،تخریب و ربودند.گارد زندان وسایل شخصی زندانیان مانند کفش ورزشی،تسبیح،انگشتر،ساعت، رادیوکه از فروشگاه زندان خریداری کرده بودند،مواد غذایی خریداری شده از فروشگاه زندان و سایر موارد را ربوده با خود بردند.
محمد مردانی رئیس زندان گوهردشت کرج زندانیانی که نسبت به برخورد وحشیانه ، تخریب و ربودن وسایل خود اعتراض کرده بودند آنها را تهدید کرد و گفت: که اگر به اعتراضات خود ادامه دهید،خدا شاهده دستور می دهم سگها را ول کنند تا تک تک تون کنند.که با خنده و تمسخر و هو کردن زندانیان مواجه شد.
نیروهای گارد زندان برای اولین بار با سلاح گرم مانند اسلحۀ کمری تفنگهای شلیگ گاز اشک آور و سگهای خاص حمله کننده به بند 1 یورش بردند.آنها همانند گارد ضد شورش به تمامی تجهیزات مسلح بودند و تاکنون سابقه چنین چیزی در زندان روی نداده بود

3 sep. 2011

خشونت در قرآن


در بیش از 50 آیه از قرآن تاکید می‌شود که از من بترسید 
و از من بترسید اگر اهل ایمانید :آل عمران/ 175
در قرآن لغت هلاک کردن 73 بار در بیش از 60 آیه به اشکال مختلف آن به کار رفته است
نیز لغت عذاب به معنی مجازات و شکنجه به تعداد 365 مرتبه در مجموع بیش از 300 آیه در اشکال مختلف آن به کار رفته است
کشتن انسان از مکرر ترین و مهمترین موضوعات اشاره شده در قرآن است 
هر جا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و از شهر هایشان برانید: بقره/ 191
ای مؤمنان کافران را بکشید که در زمین فتنه و فساد دیگری نماند و آئین همه دین خدا گردد : انفال/ 39
شما مؤمنان چون با کافران روبرو شدید باید آنان را گردن زنید :  محمد/ 4
شمار آیه های خشونت آمیز ، که در ارتباط با کشتن ، عذاب و شکنجه دادن ، قتل عام کردن است از 700 ایه تجاوز می‌كند
بیش از 50 درصد از 3000 مجموع آیه های باقیمانده قرآن نیز به نوعی در ارتباط با آیه های خشونت آمیزاند.

1 sep. 2011

مسلمان عزیز، چشم بگشا، خودت ببین بسنج که اسلام یک منجلاب متعفن است...!

اسلام بنا شده بر دو چیز است، یکی قرآن و دیگری سنت محمد و احادیث به جا مانده از او.
هرگاه کسی لب به انتقاد از رژیم اسلامی می گشاید، ماله کشان اسلامی، در صدد دفاع بر می آیند و می گویند که رژیم خامنه ای، اسلام واقعی و درست را اجرا نمی کند!
براستی اسلام واقعی کجاست؟!

اسلام واقعی را تنها می توان در زمان حیات محمد بن عبدالله یافت، چه آنکه در آن زمان، بر اساس ادعای محمد؛ خدای او با او در تماس بوده و اشتباهات را تصحیح می کرده است. حال اگر به زمان صدر اسلام و زندگی محمد نگاه کنیم، جنایاتی می بینیم که تنها می توان در زمان قدرت طالبان، نمونه اش را یافت!

در اینجا، با ذکر تعدادی از قوانین اسلامی، نشان می دهم که اسلام، تنها یک منجلاب متعفن و بدبو است. 

پیشاپیش پاسخ ماله کشانی که استدلال احمقانه ای را می آورند و می گویند این آیات، متعلق به زمان صدر اسلام است و لازمه اداره جامعه آن زمان بوده را ارایه می کنم.
پاسخ من این است: چطور است در آیه 51 احزاب، الله درباره نوبت زنان محمد و اینکه محمد کدام شب را با کدام زن بگذراند، صحبت می کند و آیه صادر می کند، اما یک کلام نگفته قوانین برده داری و کتک زدن زنان، فقط مال صدر اسلام است و مسلمین در سال 2012 چنین جنایتی نکنند؟!

بماند که برده داری و کتک زدن زنان و گرفتن پول زور و تجاوز به زنان شوهر دار و یا رابطه جنسی با کودکان، در هر زمانی کار کثیف و احمقانه ای بوده است.

در اینجا، به صورت خلاصه لیست کثافت کاری های اسلامی را تقدیم می کنم:

1- تجاوز به زنان شوهر دار:
در خود قران به صراحت این اجازه را می دهند که به زن شوهردار، تجاوز صورت گیرد، این هم آیه قرآنی که دستور این تجاوز را می دهد:
آیه 24 سوره النسا:


وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۲۴﴾
و [همچنين‏ بر شما حرام شده است] زنان شوهردار، مگر ملك يمين [كنيز]تان، اين فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است، و فراتر از اينان بر شما حلال گرديده است كه با صرف اموال خويش، پاكدامنانه و نه پليدكارانه، آن را به دست آوريد، و آنانكه [به صورت متعه‏] از آنان برخوردار شويد، بايد مهرهايشان را كه بر عهده شما مقرر است، بپردازيد، و در آنچه پس از تعيين [در مدت يا مهر تغيير دهيد يا] به توافق رسيد، گناهى بر شما نيست، كه خداوند داناى فرزانه است‏

2- کشتن هر انسانی که اسلام را قبول نمی کند!
به صراحت در قران دستور داده می شود که هر انسانی را که حاضر نیست اسلام بیاورد را بکشید.
دلیل رشد سرطانی اسلام نیز همین دستور است، مسلمانان به رهبری محمد راهزن، در صدر اسلام، به دیگر کشورها حمله می کردند و می گفتند اگر اسلام را قبول نکنید، شما را خواهیم کشت. معلوم است که این دین گسترش می یابد، این آیه را قران را ببینید:
سوره توبه، ایه 123:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ.
ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است! 


3- رابطه جنسی با کودک نه ساله!
تحریر الوسیله خمینی، تمامی رساله مراجع تقلید، رفتار محمد با عایشه. منبع:
"تاریخ طبری ،جلد چهارم : خوله پیمبر را دعوت کرد که بیامد و عایشه را عقد کرد ودرآن هنگام وی (عایشه) 6سال داشت / صحیح بخاری۷٫۶۲٫۹۰ پیامبر اسلام وقتی با من ازدواج کرد که من شش یا هفت ساله بودم. / صحیح مسلم ۸٫۳۳۱۱عایشه روایت کرده است که وقتی پیامبر با او ازدواج کرده وی ۷ سال داشته، و وقتی به خانه پیامبر وارد شده است ۹ سال داشته است"

4- دستور به جدا کردن و بریدن سر انسان ها:
در سوره انفال، ایه دوازده می بینیم که الله به صراحت دستور می دهد که سر انسان ها و انگشتان را از تن جدا کنید و ببرید. به دلیل خشن بودن بیش از حد، از گذاشتن ویدیوهای اینچنین در این وبلاگ معذورم.
واقعیت این است که هیچ انسانی که بیمار روانی نباشد، حاضر نیست سر دیگر انسان ها را از تن جدا کند، چنین رفتاری حتی در بین حیوانات نیز نادر است. براستی، اسلام چگونه منجلابی است که دستور می دهد سر دیگر انسان ها را از تن جدا کنید؟!
آیه فوق و ترجمه اش را ملاحظه بفرمایید:
"إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلآئِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرَّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ:
چنين بود كه پروردگارت به فرشتگان وحى فرستاد كه من با شما هستم، مؤمنان را ثابت قدم بداريد، كه به زودى در دل كافران هراس مى‏افكنم، گردنها و سرانگشتانشان را قطع كنيد"


5- برده داری در اسلام:
در قران به صراحت دستور به برده داری شده است و این عمل کثیف به رسمیت شناخته شده است.
سوره روم، آیه بیست و هشت:
ضَرَبَ لَكُم مَّثَلًا مِنْ أَنفُسِكُمْ هَل لَّكُم مِّن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن شُرَكَاء فِي مَا رَزَقْنَاكُمْ فَأَنتُمْ فِيهِ سَوَاء تَخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنفُسَكُمْ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
{خداوند] براى شما از خودتان مثلى زده است آيا در آنچه به شما روزى داده‏ايم شريكانى از بردگانتان داريد كه در آن [مال با هم] مساوى باشيد و همان طور كه شما از يكديگر بيم داريد از آنها بيم داشته باشيد اين گونه آيات خود را براى مردمى كه مى‏انديشند به تفصيل بيان مى‏كنيم 


سوره نحل آیه 75
ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوكًا لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ.
خدا برده زر خريدی را مثل می زند که هيچ قدرتی ندارد، و کسی را که از، جانب خويش رزق نيکويش داده ايم و در نهان و آشکارا انفاق می کند آيااين دو برابرند ? سپاس خاص خداست ، ولی بيشترشان نادانند.


سوره معارج آیات 29 و 30
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ.
و کسانی که شرمگاه خويش نگه می دارند؛ مگر برای همسرانشان يا کنيزانشان ، که در اين حال ملامتی بر آنها نيست.
6- دستور به کتک زدن زنان در اسلام:
آیه 34 سوره النسا، به صراحت می گوید که زنان خود را کتک بزنید. در کشورهای متمدن، حتی اگر کسی با حیوانات بد رفتاری کند، با مجازات روبرو می شود، براستی، این چه آیین کثیفی است که دستور می دهد زنان را کتک بزنید؟!
آیه سی و چهار سوره النسا :
"الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا 
ترجمه :
مردان بايد بر زنان مسلط باشند چرا كه خداوند بعضى از انسانها را بر بعضى ديگر برترى بخشيده است، و نيز از آن روى كه مردان از اموال خويش [براى زنان‏] خرج مى‏كنند، زنان شايسته آنانند كه مطيع و به حفظ الهى در نهان خويشتندار هستند، و زنانى كه از نافرمانيشان نگرانيد، بايد نصيحتشان كنيد و [سپس‏] در خوابگاهها از آنان دورى كنيد [و سپس اگر لازم افتاد] آنان را کتک بزنید آنگاه اگر از شما اطاعت كردند، ديگر بهانه جويى [و زياده‏روى‏] نكنيد، خداوند بلندمرتبه بزرگوار است‏"

لازم به ذکر است که این تنها خلاصه ای از جنایات های اسلامی است، وگرنه دستوراتی چون سنگسار (که دستور مستقیم محمد است)، کشتن کسانی که به محمد توهین می کنند، ترور و کشتن انسان های دیگر و هزار جنایت دیگر، هدیه این آیین پلید به بشریت است!