یک منبع داخلی نزدیک به حبیب الله گلپری پور به کمپین بین المللی حقوق بشر گفت که مقامات مسوول او را از زندان ارومیه به زندان مرکزی سمنان منتقل کرده است. هنوز دلیل چنین انتقالی مشخص نیست. پیش از انتقال به زندان این زندانی سیاسی کرد نامه را نوشته بود که نسخه ای از آن در اختیار کمپین بین المللی حقوق بشر برای انتشار قرار گرفته است. او در این نامه که خطابش به جامعه بین الملل و سازمان های حقوق بشری گفته است که «صدای زندانیان سیاسی از سلولهای زندان عبور نمیکند.» او نوشته است:« علی الرغم بازداشتهای طولانی مدت و شکنجه های فیزیکی و روحی من را تا حد مرگ پیش بردند که شکایت آن را همراه به مراتب و ارگانی گوناگون دولتی ارسالی کرده ام ولی در این ممکلت صدای ما از سلولهای زندانمان هم عبور نمی کند چه برسد به اینکه شنونده داشته باشد.»
به گفته فعالان محلی با توجه به اینکه در برخی موارد زندانیان محکوم به اعدام پس از انتقال به زندانی دیگر با اجرای حکم مواجه شده اند، نگرانی در خصوص این زندانی سیاسی کرد همچنان ادامه دارد.
منبع یاد شده به کمپین گفت: «بعد از انتقال این زندانی سیاسی به مکان نامعلوم خانواده او علی الرغم دوری مسافت سنندج به ارومیه روز شنبه مورخ ۲۷ اسفند به زندان مرکزی ارومیه مراجعه کرده و خواستار روشن شدن وضعیت فرزندشان میشوند اما مسئولان زندان از محل انتقال این زندانی اطلاع بیخبری کرده و از آنها می خواهند به اداره اطلاعات و دادگستری شهر ارومیه مراجعه بکنند. پس از مراجعه به دادگاه و اداره اطلاعات شهر ارومیه آنها نیز اعلام میکنند در جریان انتقال این زندانی سیاسی نیستند اما پس از چندین بار پیگیری مسوولان یاد شده اعلام میکنند که فرزند آنها به زندان مرکزی سمنان منتقل شده است. پدر این زندانی سیاسی امروز (یک شنبه مورخ ۲۸ اسفندماه )به زندان سمنان مراجعه کرده و خواستار ملاقات با فرزندش میشود اما مسئولین زندان سمنان تنها خبر انتقال فرزند وی را به این زندان تائید کرده و اعلام میکنند تا بعد از تعطیلات نوروزی امکان ملاقات و تماس تلفنی برای این زندانی سیاسی مقدور نیست.»
انتقال ناگهانی این زندانی سیاسی به زندان سمنان بدون اطلاع قبلی و با وجود آنکه در حکم وی تبعید به زندان سمنان وجود نداشته است موجب نگرانی خانواده وی شده است. این فعال محلی به کمپین گفت که حسین خضری زندانی سیاسی اعدام شده کُرد نیز در فروردین سال ۸۹ بدون اطلاع قبلی به زندان قزوین انتقال داده شد و بعد از نزدیک به ۵۰ روز وی مجددا به زندان مرکزی ارومیه منتقل و حکم وی اواخر دی ماه سال ۸۹ بدون اطلاع وکیل و خانواده به طور کاملا مخفی در زندان ارومیه اجر شد.
حبیب الله گلپری پور در مورخ ۵ مهرماه سال ۸۶ در خروجی شهر مهاباد توسط نیروهای حفاظت اطلاعات مهاباد بازداشت و برای چندین ماه در بازداتشگاهای امنیتی در شهرهای مهاباد، ارومیه و سنندج تحت شدیدترین شکنجههای فیزیکی و روحی قرار گرفته به طوری که دست و پای وی در زیر شکنجه شکسته شده است. وی بعد به زندان مهاباد منتقل و در تاریخ ۲۴ اسفندماه به اتهام عضویت در حزب حیات آزاد کردستان ( پژاک ) از سوی شعبهی یک دادگاه انقلاب شهر مهاباد به اعدام محکوم شد. این زندانی سیاسی کُرد در اعتراض به حکم صادر در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ماه سال ۸۹ به مدت ۱۵ روز اقدام به اعتصاب غذا کرد.
به گفته منابع نزدیک به آقای گلپری پور ده در تاریخ ۱۲ آذرماه ماه سال ۸۹ به زندان مرکزی ارومیه منتقل و تا به امروز در بند ۱۲ این زندان نگهداری میشود.در طول یک سال گذشته وی چندین بار توسط نیروهای اداره اطلاعات و حفاظت زندان به سلول انفرادی زندان و بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل شده و تهدید به اجرای حکم اعدام شده است.
مشروح نامه حبیب الله گلپری پور که برای اولین بار توسط کمپین منتشر می شود در زیر آمده است:
من به عنوان یک انسان طبق قانون بین المللی از حقوقی اولیه انسانی برخواردم حقوق همچون آزاد زیستن، داشتن رفاه اجتماعی ، حق انتخاب و… با توجه به اینکه در حال حاظر به عنوان یک زندانی سیاسی به مرگ محکوم شدهام و تمام راههای قانونی برای رسیدن به حق خویش را در داخل ایران از دست داده ام و تمامهای درهای قانونی بر روی من بسته شده است این حق را برای خود محفوظ می دانم که صدای خود را به گوش جوامع بین المللی و سازمانهای حقوق بشری برسانم تا از اجحافی که از حق من شده جلوگیری شود.
به عنوان یک شهروند کُرد در ایران از حقوق اولیه انسانی خویش محروم بودهام و علی الرغم تلاش برای رسیدن به آن با مجازات نا عادللانه رو به رو شدم مجازاتی که در راستای تامین ساختار اقتدار طلبانه اقلیتی، بر من و جامعه ام تحمیل شده است. حق انتخاب از ابتدای ترین حقوق هر انسانی است، حال که انتخابها به فاع از هویت ملی ماست با مجازات سنگین اعدام روبرو شدهام . ترویج افکار و دفاع از هویت ما به عنوان جنگ علیه حکومت اسلامی تعریف کرده اند از بارزترین بی قانونیهایست که در حق یک من انسان صورت گرفته است. حق با این اوصاف که من به عنوان یک انسان مورد ظلم قرار گرفته هیچ ، در چارچوب قانون اساسی این سرزمین هم حقوقم پایمال شده است. با توجه به اینکه هر گونه حکمی باید در دادگاهی عادالانه صادر شود حکم اعدام من در یک دادگاه نمایشی به مدت ۵ دقیقه ،نه بیشتر داده شده که در چارچوب قانوین کشور هم مطابقت ندارد.
علی الرغم بازداشتهای طولانی مدت و شکنجه های فیزیکی و روحی من را تا حد مرگ پیش بردند که شکایت آن را همراه به مراتب و ارگانی گوناگون دولتی ارسالی کرده ام ولی در این ممکلت صدای ما از سلولهای زندانمان هم عبور نمی کند چه برسد به اینکه شنونده داشته باشد.
این در حالی است که قانون تنها و تنها روی کاغذ و برای سواستفاده است و در عمل هیچ ،هر چند این قانون هم خود خالی از نا عدالتی هم نیست. قانونی که حقوق اولیه مرا زیر سوال میبرد نمی تواند از من دفاع کند و این قانون، قانون مدافع حکومت است نه مردم جامعه. تبعیض ها در این قانون بدون لاپوشانی و تبصره کاملا آشکارا اعمال می شود و بسته به جنس، نظر، افکار، سلایق تغییر می کند قبولاندن افکار حکومتی و تعمیم آن به جامعه با فشار و جبر باعت شده است که من در چنین جایگاهی قرار بگیرم همچنین کشمکشهای اقتدار طلبانه سران حکومتی و حتی منطقهایی سبب گشته که من قربانی چنین سیاستهای بشوم.
در حال حاظر حاظر علنا هویت ملی من به عنوان یک کُرد و افکار آزادی خواهانهام به عنوان افساد فی الارض و تلاشهای برای آن به عنوان محاربه دیده شده و این خود تبعیض آشکار و ظلمی علنی است هر چند این نحوه برخورد در خود قانون اساسی کشور با چنین مجازاتی محکوم نمیشوند. در حال حاظر که درد تظلم خواهی من در تمام ارگانی حقوقی و ذیربط با جوامع ایران رد شده است از جوامع حقوق بین المللی و حقوق بشر خواستار که در دفاع از حقوق اولیهام وظیفه انسانی خویش را انجام دهند تا امید جوانی زیر خاک نرود. همچنین از مسولین حکومتی ایران، می خواهم که تعهدات انسانی خود را فدای منافع اقتدار طلبانه نکنند. حبیب الله گلپری پور – بند ۱۲ زندان مرکزی ارومیه – اسفند ۹۰
منبع: کمپین بین المللی حقوق بشرایران
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar