1 mars 2012

خرین وضعیت دو زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در بند 350 زندان اوین


گزارش ارسالی زیر جهت انتشار در اختیار «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» قرار داده شده است که به قرار زیر می باشد:
در ادامه‌ی تشریح وضعیت و شرایط زندانیان سیاسی جمهوری اسلامی در قالب برنامه « به یاد زندانیان سیاسی ایران هستیم » ، این بار تصمیم گرفتیم بنا به ضرورت دو تن از زندانیان را مد نظر قرار دهیم که با حکم اعدام روبه‌رو شده‌اند. در این روز‌ها که حاکی از ارجاع حکم اعدام سعید ملک پور به بخش اجرای احکام اوین می باشد و خطری کاملا جدی جان این زندانی را تهدید می‌کند. از این رو باوجود اینکه مطالب در مورد وی به خوبی در رسانه‌ها کار می‌شود، وظیفه خود دانستیم که به معرفی کامل او پرداخته و به تحقیق نکاتی را به اندوخته‌های قبلی بیفزاییم.

سعید ملک پور :
با نبوغ و پشتکار خود به دانشگاه صنعتی شریف راه پیدا کرده و موفق به اخذ مدرک کارشناسی از این دانشگاه می‌گردد. در ادامه پشت سر گذاشتن پله‌های ترقی با دریافت پذیرش از دانشگاه « ویکتوریا » در کانادا، راهی این کشور شده و آینده خود را در آنجا می‌بیند. نامش سعید ملک پور است و اکنون در انتظار اجرای حکم اعدام در بند 2- الف زندان اوین روز را به شب می‌رساند !!!
سعید ملک پور متولد 1354 در تهران و مقیم کشور کانادا است. هنگامی که در تاریخ 11/7/87 به دلیل ملاقات با پدر بیمارش به ایران بازمی‌گشت هرگز به ذهنش خطور نمی‌کرد که دو روز بعد به اتهامی دروغین بازداشت خواهد شد و در ادامه محکوم به اعدام.
وی دو روز بعد از ورود به ایران در تاریخ 13/11/87 ، حوالی میدان ونک تهران توسط ماموران لباس شخصی سپاه بازداشت و به بند 2- الف سپاه واقع در زندان اوین منتقل شده و به مدت 320 روز در سلول‌های انفرادی نگهداری می‌شود. در جریان بازجویی‌ها در این مدت اتهام طراحی سایت‌های غیر اخلاقی به او زده شده و ملک پور در این زمان تازه متوجه می‌شود از یکی از برنامه‌هایی که توسط او در مدت‌ها پیش نوشته شده بدون اطلاعش در طراحی یک سایت غیر اخلاقی استفاده کرده‌اند. اما تیم بازجویی وی که تنها به دنبال معرفی یک متهم در این پرونده است تا مسئولیت را از دوش خود بردارد، این توضیح را نپذیرفته و تحت فشار و شکنجه ملک پور را وادار به اعتراف تلوزیونی کرده و پرونده را به دادگاه می‌فرستد.
سعید ملک پور بعد از 320 روز انفرادی به سلول‌های چند نفره بند 2- الف فرستاده شده و سپس با گذشت 120 روز در تاریخ 30/9/88 به مدت 48 روز به سلول‌های انفرادی بند 240 زندان اوین منتقل می‌شود. در تاریخ 19/11/88 به بند عمومی 350 برده شده و با گذشت حدود یک سال بار دیگر به سلول‌های انفرادی بند 2- الف فرستاده می‌شود و حدود شش ماه را در انفرادی می‌گزراند تا اینکه نهایتا حدود پنج ماه پیش به سلول‌های چند نفره بند 2- الف منتقل شده و اکنون در این سلول‌ها به همراه بهزاد نبوی و عبدالله رمضانزاده زندانی است.
اکنون که حکم اعدام وی به اجرای احکام اوین فرستاده شده خبر می‌رسد که مرتبا او را تحت فشار قرار می‌دهند تا بار دیگر جلوی دوربین رفته و اعترافات دیگری که برایش تهیه شده است را بازخوانی کند و حتی اخیرا به این دلیل که حاضر به انجام این کار نشده، تحدید کرده‌اند اگر به درخواست‌هایشان پاسخ مثبت ندهد خواهرش را نیز به دلیل مصاحبه با رسانه‌های خارجی بازداشت می‌کنند.
همه‌ی این دلایل سبب شده است که سعید ملک پور در وضع روحی بسیار بدی قرار گیرد که این مورد در آخرین تماس با خانواده کاملا مشهود بوده است.
اکنون خانواده ملک پور در آغوش گرفتن سعید را تنها آرزو می‌کنند، حتی اگر شده در یک ملاقات حضوری.

غلامرضا خسروی سوادجانی :
غلامرضا خسروی متولد 24/4/44 در آبادان بوده و قبل از بازداشت در شهر اصفهان سکونت داشته است. در زمینه شغلی نیز متخصص عملیات جوشکاری و نصب تجهیزات صنعتی می‌باشد.
سابقه فعالیت سیاسی خسروی به مبارزه علیه حکومت پهلوی و قبل از انقلاب باز می‌گردد که در این راستا پس از پیروزی انقلاب در سال 57 به « سازمان مجاهدین خلق ایران » پیوسته و مبارزه خود را این بار با رژیم مرتجع جمهوری اسلامی ادامه داده است. این فعالیت‌ها در مرداد ماه سال 60 منجر به بازداشت در شهر کازران شده و او را مجبور به تحمل 5 سال حبس در زندان‌های سپاه پاسداران آن شهر کرده است. خسروی به دلیل ادامه فعالیت‌های خود به صورت ارتباط با شبکه تلوزیونی « سیمای آزادی» بار دیگر در تاریخ 5/12/86 در محدوده مس سرچشمه رفسنجان (محیط کارش) توسط ماموران اطلاعات کرمان دستگیر شده و به بازداشتگاه اطلاعات استان منتقل می‌گردد. در بازجویی‌های غیر انسانی با اتهامات جاسوسی و کمک مالی به مجاهدین خلق مواجه شده و در آبان ماه سال 87 در رفسنجان محاکمه و به سه سال حبس تعذیری و سه سال تعلیقی محکوم می‌شود که این حکم مورد اعتراض وزارت اطلاعات قرار گرفته و پرونده به دادگاه تجدید نظر کرمان فرستاده شده که در جریان آن سه سال تعلیق نیز به تعذیر تبدیل شد. لازم به ذکر است که وی در تمام این مدت یعنی حدود یک سال در سلول انفرادی نگهداری می‌شد.
در ادامه شکایتی جدید از سوی وزارت دفاع مطرح و پرونده به تهران کشانده شد و این موضوع سبب گردید که 9 ماه دیگر نیز خسروی را در سلول انفرادی زندان 64 وزارت دفاع نگهدارند. پس از بازجویی‌های طولانی در تاریخ 8/9/88 توسط قاضی پیر عباسی در شعبه 26 دادگاه انقلاب جلسه محاکمه برگزار و اتهام محاربه مطرح شده از سوی دادستان بررسی و رای به عدم صلاحیت دادگاه داده شد که این حکم از سوی دیوان عالی کشور رد و این شعبه مجبور به تشکیل مجدد جلسات دادگاه در سال‌های 88 و 89 و نهایتا صدور حکم اعدام در آذر ماه سال 89 گردید. این حکم نیز با تشخیص نقص در پرونده توسط دیوان عالی بار دیگر به شعبه 26 فرستاده شد و پس از محاکمه سری سوم باز هم در آبان ماه سال 90 حکم اعدام صادر گردید.
قابل توجه است که غلامرضا خسروی در تمام این مدت یعنی بیش از 20 ماه در سلول‌های انفرادی بند 240 اوین نگهداری می‌شد که این به غیر از دوران انفرادی در کرمان و بازداشتگاه 64 وزارت دفاع است.
همسر و پسر 15 ساله خسروی در این مدت تنها سالی دو بار اجازه ملاقات با او را داشته‌اتد.
با تشکر از تمامی دوستانی که در این راه ما را یاری کرده و می‌کنند.
< کوششگران حقوق بشر ایران >
منبع:»فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران»

Inga kommentarer: