بیانیۀ 3 دانشجوی زندانی بند 350 زندان اوین در مورد سرنوشت عبرت انگیز قذافی دیکتاتور لیبی برای دیکتاتور حاکم بر ایران و اعوان و انصارش که سرنوشتی همانند قذافی را در پیش روی دارند
پس از مدتها جنگ داخلی و تعقیب و گریز و کشتار هزاران بیگناه، عاقبت قذافی دیکتاتور خونریز لیبی نیز چون اسلافش به دست مردم انقلابی لیبی دستگیر و کشته شد.
قیام باشکوه مردم لیبی و ایستادگی کم نظیر آنها، پس از 40 سال بساط دیکتاتوری قذافی را برهم زد و اینک با مرگ وی امید میرود که آرامش به لیبی بازگردد و آزادی و دموکراسی در این کشور پا بگیرد. آری این سرنوشت محتوم دیکتاتورها است. در ماههای اخیر، مبارک و بنعلی نیز به پایان دیکتاتوری خود رسیدند و یکی محاکمه میشود و دیگری به غربت فرار کرده است و به زودی سقوط دیگر دیکتاتورهای منطقه چون اسد و صالح جشن گرفته میشود.
تصاویری که از قذافی در هنگام دستگیری و لحظاتی پس از آن منتشر شد بسیار دلخراش و تأسفبرانگیز بوده و این اعمال مورد تأیید هیچ یک از مجامع حقوق بشری نبوده و نیست. اما بر همه کاملاً روشن است که جنایات دیکتاتور منفور لیبی نتیجهای جز این را رقم نمیزند و خشم انقلابیون حاصل اعمال فجیع قذافی بود که دست آخر دامان خودش را گرفت.
قذافی در حالی که اعلام کرده بود «همه انقلابیون را سوراخ به سوراخ و شکاف به شکاف دنبال خواهم کرد و به سزای اعمالشان خواهیم رساند»، خود مجبور به پنهان شدن در شکافی شد که آخرین پناهگاهش بود و همانجا به دست انقلابیون خشمگین افتاده و به طرز دلخراشی کشته شد.
ما با معنی و مفهوم اینچنین جملات کاملاً آشنا هستیم و اولین بار نیست که با اینچنین عباراتی مواجه میشویم. اکثر دیکتاتورهای جهان اینچنین جملات را در طول تاریخ تکرار کردهاند. شاید در سال 88 بارها این قبیل عبارات را از زبان حاکمان جمهوری اسلامی نیز شنیدهایم، اما با ادبیات و الفاظی متفاوت. و شاید آنها نیز قذافی شوند، با عاقبتی یکسان.
مطمئناً این تصاویر دلخراش را دیکتاتورهای منطقه نیز دیدهاند، اما بیشک احساسی متفاوت از آنچه که در ما ایجاد شده وجود این بینندههای خاص را فراگرفته است. ترس، ترس از عاقبتی همچون قذافی، ترسی که لرزه بر تن حاکمان و خلفای دیکتاتور بحرین، یمن، سوریه و جمهوری اسلامی انداخته و قطعاً تا مدتها خواب از چشمشان خواهد ربود، چون خود را به جای جسد خونین قذافی تصور میکنند در حالی که در دست انقلابیون کشورشان به مدفن خود حمل میشوند.
تنها عامل این اتفاقات، مردمان آزادیخواهی هستند که به خاطر آزادی و دموکراسی به میدان آمدند و از جان خویش گذشتند و با وجود تمام کشتارها و سرکوبها لحظهای پا پس نکشیدند و امروز نتیجه این جانفشانی ها را مشاهده میکنند. قیام مردم منطقه نشان داد که تنها راه رسیدن به آزادی و دموکراسی در کشورهای دیکتاتوری، ایستادگی مردم و پا پس نکشیدن از آرمانهایشان میباشد و اینکه گمان نکنند با حرکتهای مقطعی میتوان شاهد مطلوب را در آغوش کشید.
خیزش دموکراسی خواهانه مردم ایران قبل از تمام این قیامها آغاز شد اما به دلیل عدم وجود حرکتی پیوسته و دنبالهدار به نتیجه دلخواه نرسید و هنوز دیکتاتور بر جای خویش قرار دارد. امید است که مردم ایران با مشاهده انقلابهای عربی به این نتیجه رسیده باشند که اگر میخواهند در کشوری آزاد و دموکرات زندگی کنند، باید هزینه بدست آوردن آزادی را بپردازند. دیکتاتور حاکم بر ایران و اعوان و انصارش نیز سرنوشت قذافی را در پیش روی خویش قرار داده و بدانند:
پیش از شما
به سان شما بیشمارها
با تار عنکبوت نوشتند روی باد
این دولت خجسته جاوید زنده باد.
آرش صادقی - مصطفی نیلی - احمد شاهرضائی
آبان 1390