تکذیب همیشه اولین حربه عاملان و امران جنایات در جمهوری اسلامی بوده و هست. اما وحشیگری هفته گذشته سربازان ولایت آنقدر فجیع بود و تشت رسوایی آنچنان به زمین افتاد که جز رییس زندان اوین و رییس سازمان زندان ها کسی نمیتوانست با این وقاحت کل ماجرا را انکار کند. تا آنجا که حتی وزیر اطلاعات هم مجبور شد وجود درگیری را تایید کند. اما تمامی تکذیب هایی که در این مورد و موارد دیگر صورت گرفته و میگیرد نشان از ترس پنهان حکومت از افکار عمومی و واکنش مردم دارد و تاییدیست بر قدرت مردم در کنترل حکومت ها.
گذشته از ظلمی که بر زندانیان سیاسی رفته است و میرود، این ما مردم هستیم که میتوانیم از کل این ماجرا برای خود فرصت بسازیم و حکومت را وادار به جوابگویی و عقب نشینی نماییم. آنها باید بدانند که سالهای دهه های ۶۰ و ۷۰ به پایان رسیده است، و هیچ مقامی نمیتواند به دور از چشم مردم فرزندان این سرزمین را به خاک و خون بکشد. وقت ان رسیده است که چنین رفتارهای غیر انسانی برای همیشه از زندان ها و بازداشتگاه های ایران رخت بربندد، و حقوق انسانی تمامی زندانیان از سیاسی و عقیدتی تا مجرمین خطرناک حفظ شود. وقت ان رسیده است که این خواست را به یک مطالبه عمومی در تمامی سطوح جامعه تبدیل کنیم. چرا که آنجا که ما با هم بخواهیم حکومت ناگزیر به عقب نشینی است.
حوادثی مانند کهریزک ۸۸ و اوین بند۳۵۰ دیگر هرگز نباید تکرار شوند. دیگر جوانانی مانند زهرا کاظمی و ستار بهشتی نباید زیر شکنجه و در زندان های ایران بمیرند. دیگر هیچ زندانی نباید بخاطر حقوق اولیه خود در اعتصاب غذا سلامت و جانش به خطر بیفتد. این همه نیازمند عزم عمومی در جامعه است و در تکرار این حوادث تک تک افراد جامعه مسول هستند، اگر این مطالبه را از حکومت نداشته باشند و بر ان پافشاری نکنند.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar