گزارشی از دستگیری،زندان ،شکنجه و اذیت وآزار مسیحیان نوکیش جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده است که متن آن به قرار زیر می باشد:
بنابر تحقیقاتی که از مسیحیان نوکیش در ایران به عمل آمده و اخباری که از دستگیری و جفا بر این گروه مردمی در حکومت جمهوری اسلامی بدست آمده ، سعی بر آن داریم تا زوایایی را به شما خواننده محترم نشان دهیم که بسیار کم از آن، تصویری بدون سانسور در جامعه فعلی ایران به نمایش گذاشته شده است. تمامی مواردی که ذکر میشود مستند و بنابر گفته مسیحیانی است که بخاطر پایبندی در اصول اعتقادی خویش یا توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازجویی شده اند و یا مدتی را بخاطر اعتقاداتشان به ناحق در زندان به سر برده اند.
محققین داخلی در بسیاری موارد اجازه اظهار نظر در چنین موضوعاتی را ندارند زیرا حاکمیت خود را عقل کل جامعه میخواند! از طرح برخی مسائل اجتناب مینماید زیرا معتقد است: طرح بعضی از مسائل موجب ایجاد مسئله جدیدی می شود . گرایش ایرانیان به مسیحیت که در چندسال گذشته رو به افزایش است را نیز یکی از همان مسائل مسئله ساز می پندارد و نگارنده در باب مستند بودن مطلب حاضر فقط به یک پایان نامه در دانشگاه مدرس تهران برخورد کردم که در این باب یکی از کارشناسان ارشد جامعه شناسی تحقیقی در این زمینه نموده است. اکنون شما را به درون بازداشتگاه هایی خواهیم برد که در آنها مسیحیان نوکیش مورد بازجویی قرار میگیرند.
نظام جمهوری اسلامی دعوی دارا بودن بهترین و عادلانه ترین سیستم حکومتی در جهان را دارد و شعار آزادی بیان و عقیده ( دین ) را مرتبا از تریبونهای دولتی سر میدهد. در پله بعدی مدعی است اقلیتهای مذهبی میتوانند زندگی دینی خود را در داخل ایران داشته باشند. تا اینجای گفتار، بسیار عالیست لیکن باید توجه داشت که جمهوری اسلامی فرهنگ واژگان مخصوص به خود را دارد و فقط فضلا! از اسرار دانش این فرهنگ واژگان آگاه هستند و عموم مردم را وادار می کنند از لغت نامه آنها استفاده کنند!
بدین شکل که جمهوری اسلامی، ارامنه و آشوری زاده ها را مسیحی و جز اقلیت دیانت مسیح قلمداد می کند گویی هر اروپایی را لزوما باید مسیحی دانست . واقعا جای بسی تاسف است که جمهوری اسلامی، فرقی بین دیانت و ملیت قائل نمی شود. ارمنی یا آشوری بودن ملیت و قومیت است به این شکل که بگوییم شخصی ایرانی است و جمهوری اسلامی دیانت هر کس را بر مبنای زادگاهش محاسبه می کند و با این استدلال غلط مسیحیان نوکیش را تحقیر می کند و حاضر نیست به حقوق ایرانی بودن و مسیحی بودن این نوکیشان احترام بگذارد.
یکی از مسیحیان چنین می گوید :( در بازجویی با لحنی تحقیر کننده و عصبانی بازجو می گفت کور خوندید ما نمیزاریم شماها ریشه بگیرید شماها مسیحی نیستید!میدونی اگه جلوتون رو نگیریم چی میشه؟ اون وقت زیاد میشید و باج می خواهید. اون موقع می گید ما هم یک نماینده در مجلس می خواهیم )
نیازی به تفسیر گفته های جناب بازجو نیست و به راحتی میتوان دلایل جمهوری اسلامی برای غیر موجه جلوه دادن مسیحیان نوکیش را در گفتار مستقیم این بازجو یافت. لیکن وقایع ظالمانه ای که در مورد مسیحیان در بازداشت صورت می پذیرد به همین جا ختم نمی شود.
در ابتدای امر اتهامات کاذبی را در پرونده درج می کنند و مسیحیان را به این شیوه – البته در بهترین و مودبانه ترین حالت بازداشت – در زندان نگه می دارند. به طور معمول اتهامات عقیدتی رسما در پرونده درج نگشته است اما آنچه را از زبان مسیحیان می شنویم حاکی از آن دارد که در جلسات بازجویی سوالاتی پرسیده می شود که ارتباطی با اتهامات متهم ندارند و در پوشش اتهامات سیاسی یا امنیتی آنان رسما در بازجویی تفتیش عقاید می شوند. بازجو با توسل به راههای غیر قانونی از جمله
1- القا نمودن پاسخ به متهم
2- دادن وعده آزادی یا تخفیف در صورت اعتراف قابل قبول از نظر بازجو
3- تهدید بازداشت نمودن اعضا خانواده و عزیزان متهم
4- شکنجه و در برخی موارد – البته بسیار نادر – تجاوز جنسی
متهم را وادار می کند آنچه را که از تفسیر ذهن بازجو خارج می شود در برگه های بازجویی مکتوب نماید.یکی از مسیحیان پس از آزادی اش از زندان چنین می گفت : مرا با اتهامات غیر مذهبی بازداشت کردند اما نود درصد سوالات عقیدتی بود و هرگاه دلیل پذیرش مسیحیت را بیان میکردم بدون دلیل منطقی و باگفتن ناسزا و اهانت به اعتقاداتم مرا به سکوت می کشاندند. بارها و بارها مرا با اعدام تهدید می کردند تا از دینم برگردم. وقتی نتیجه دلخواهشان حصول نیافت با اتهامات کذب راهی زندان نمودند. بدون اینکه اتهامات عقیدتی داشته باشم بخاطر انجام اموری که تماما مذهبی بودند چندین ماه برایم حبس صادر کردند.
جمهوری اسلامی ادعا دارد به حقوق مدنی مسیحیان احترام می گذارد و آنان را از انجام امور دینی منع نمی کند. دفاع از عقاید دینی توسط یک مسیحی و آموزش آن به هم کیشانش حق مسلم اوست اما جمهوری اسلامی با چنین مسیحیانی به شدت برخورد می کند و عملا مسیحیان نوکیش را از مجامع آموزشی رسمی خود دور میکنند حتی به کلیساهای ساختمانی داخل ایران اخطار داده اند که باید به زبانی غیر از فارسی جلسات عبادی خود را برگزار نمایند و حق راه دادن نوکیشان را به کلیسا ندارند؛در صورت تخطی از این فرامین ظالمانه با کلیسا و شخص مربوطه به شدت برخورد خواهد شد.
جمهوری اسلامی ملت ایران را یک طرفه نزد قاضی حاضر می نماید و با استفاده از انحصار رسانه ای که در اختیار دارد از راههای مختلف سعی در تخریب چهره این گروه مذهبی دارد. به کتابهایی که توسط خود مسیحیان نگاشته می شود اجازه چاپ داده نمی شود و در معدود کتب معتبر مسیحی که ترجمه می شود مسیحیان مواردی را یافته اند که ترجمه را با ادبیات حکومتی تغییر داده اند.
این مطالب کوتاه و مستند گوشه ای از جفاها و زیر پا گذاشتن حقوق مدنی مسیحیان نوکیش در جمهوری اسلامی می باشد. توضیح اینکه این موارد در مورد ارامنه و آشوری هایی که جمهوری اسلامی آنان را مسیحیان رسمی می داند هم صدق می کند لیکن برای مسیحیان نوکیش با شدت عمل بیشتر اعمال می شود و در عین حال سیستم حکومتی اش را الهی و الگویی عادلانه برای تمامی جهان معرفی می کند.
خرداد 1390
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل