4 feb. 2017

موشکی که بر خود رژیم فرود آمد!




آیا ولی‌فقیه هنگامی که دستور پرتاب موشک بالستیک را در روز یکشنبه 10بهمن صادر می‌کرد، حدس می‌زد که این اقدام چه بازتاب گسترده و چه پیامدهای سنگینی برایش خواهد داشت؟ برای پاسخ قطعی به این سؤال، شاید بایستی قدری منتظر ماند؛ اما برای مشاهده بازتابها و پیامدهای این اقدام، نه تنها هیچ انتظاری لازم نبود، بلکه تحولات پر شتاب ناشی از آن، ناظرانی را که به سازش و بی‌عملی دوران اوباما با این‌گونه شاخ و شانه کشیدنهای رژیم خو کرده بودند، غافلگیر کرد. در فاصله کوتاهی، مقامها و نهادهای مختلف آمریکا از سخنگوی کاخ سفید تا رئیس کمیته روابط خارجی سنا، تا رئیس کمیته خارجی مجلس نمایندگان، تا مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور، تا سفیر آمریکا در سازمان ملل، به صحنه آمدند؛ علاوه بر آن، در سطح بین‌المللی نیز از سفیر انگلستان در سازمان ملل، تا دبیرکل ناتو، تا اتحادیه اروپا، تا وزیر خارجه انگلستان، تا سخنگوی وزارت‌خارجه آلمان و تا وزیر خارجه فرانسه، به‌رغم آن که وی مهمان رسمی رژیم بود، در کنفرانس مطبوعاتی مشترک خود با ظریف… همه موشک پرانی رژیم را محکوم کردند، آن را غیرقابل‌قبول خواندند و نقض برجام و نقض قطعنامه‌های شورای امنیت ملل‌متحد شمردند. شورای امنیت نیز به‌درخواست آمریکا روز 122بهمن یک اجلاس اضطراری پشت درهای بسته تشکیل داد و طی بیانیه‌یی، پرونده را برای ادامه تحقیقات، به کمیته قطعنامه 2231 ارجاع داد و دبیرکل ملل‌متحد را نیز موظف به پیگیری این موضوع و دادن گزارش در این باره کرد. اما ماجرا با این محکومیتها پایان نیافت؛ ژنرال مایکل فلین مشاور امنیت ملی دولت آمریکا مجدداً روز چهارشنبه در کاخ سفید در برابر خبرنگاران ظاهر شد تا یک بیانیه رسمی را در این رابطه قرائت کند. در این بیانیه ضمن اشاره به «آزمایش تحریک‌آمیز پرتاب موشک بالستیک» سایر اقدامات تحریک‌آمیز رژیم، از جمله حمله به یک ناو عربستان سعودیتوسط شبه‌نظامیان حوثی تحت‌الحمایه رژیم و سایر رفتارهای بی‌ثبات کننده دیکتاتوری آخوندی در خاورمیانه یادآوری شده است. فلین به مخالفت ترامپ با برجام و این‌که او در این رابطه «بسیار بسیار ثابت‌قدم» است نیز اشاره کرد و ضمن انتقاد از سیاست دولت اوباما که «به اقدامات مخرب تهران اعم از انتقال سلاح، حمایت از تروریسم و سایر موارد نقض هنجارهای بین‌المللی پاسخ مناسب نداده است». به تغییر سیاست آمریکا اشاره نمود و تصریح کرد: «باید مطمئن شویم که آنها متوجه شده‌اند که ما در برابر چنین اقداماتی بیکار نخواهیم نشست». وی سپس تصریح کرد: «آزمایش موشکی ایران نقض قطعنامه شورای امنیت است و از امروز رسماً به ایران هشدار می‌دهیم». به این ترتیب به نظر می‌رسد که این موشک، فراتر از واکنشهای آنی، اجرایی شدن یک تغییر بزرگ سیاست در منطقه و جهان علیه فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران را کلید زده است. توفان و تلاطمی که این موشک به‌پا کرد، خود رژیم را به‌شدت وحشت‌زده کرده است. اگر ‌چه مقامها و برخی رسانه‌های رژیم تلاش می‌کنند، با سیلی دود و دمهای ظاهری، صورت زار و نزار رژیم را سرخ نگه‌دارند و هم‌چون پاسدار دهقان، وزیر دفاع رژیم، «تست موشکی» را بر اساس برنامه‌های قبلی عنوان کرده و ادعا کنند که این آزمایشها را «با سرعت و دقت بیشتری ادامه می‌دهیم» … اما وحشت و سرآسیمگی از پیامدهای این موشک‌پرانی، از همه وجنات رژیم نمایان است و اکنون همه آنها «درایت» و «احتیاط» برای «بهانه ندادن» و خلاصه کیسه کردن ماستها را به یکدیگر توصیه می‌کنند: عراقچی معاون وزارت‌خارجه رژیم: «پیش‌بینی می‌شود با آمدن ترامپ سیاست خارجی ما با بحرانها و توفانهایی مواجه شود که باید با درایت از آن عبور کرد». (1) «موضوعاتی چون حقوق‌بشر، فعالیت‌های دفاعی و ادعای پوچ دخالت در امور دیگر کشورها می‌تواند بهانه به دست دولت جدید آمریکا برای ایجاد تنش با ایران بدهد». (2) «ترامپ در حال حاضر مانند گرگی می‌ماند که در بالادست آب ایستاده است و به پایین دست می‌گوید آب را گل نکنید! و به‌دنبال بهانه است! پس اگر ایران واکنشی تند نشان دهد ترامپ در بهانه‌جویی‌هایش جری‌تر می‌شود. ترامپ به‌دنبال ضرب شست می‌گردد». (3) «عقل سلیم حکم می‌کند که کشور ما آرام و با طمأنینه رفتار کند… خود مردم آمریکا و ارگانها‌ی این کشور جواب ترامپ را می‌دهند!». (4) «محققاً این اقدام ایران، بهانه و دستاویزی به ترامپ می‌دهد که اقداماتی را علیه ایران وضع کند و میل و گرایش او را در برهم زدن نظم موجود برجام افزایش می‌دهد… این اقدام فاز جدیدی از تحریم سازمان‌یافته آمریکای ترامپ و کنگره تحت تسلط جمهوریخواهان را بر سر آنچه تحریم‌های موشکی و حمایت ایران از تروریسم نامیده می‌شود، در دستور کار قرار می‌دهد». (5)

14 aug. 2016

ویدئوتصویری جدید ازمنتظری در مورد جنگ ایران و عراق







و اینگونه شد که خون جوانان وطن ریخته شد تا اسلام زنده بماند و بسیاری جنگ زده و بیخانمان شدند تا اسلام زنده بماند. جواب خون شهیدان با شماست و روز محاکمه فرا خواهد رسید و مثل تمام دیکتاتورها که تا کنون شناخته اید با شما جانیان رفتارخواهد شد .


12 aug. 2016

پیام جمعی از زنان زندانی سیاسی در اوین به مناسبت سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67




اینک که در آستانه سالگرد 120هزار گل سرخی که در تاریخ ایران جاودانه شدند هستیم!

آنگاه که سایه سرد و سهمگین سرکوب بر فراز آسمان کشور گسترده بود، شما بودید که تا آخرین لحظه در صحنه باقی ماندید. هزاران درود و سلام بر شما - و یادتان گرامی باد.

بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی که در زندانهای ایران به‌سر می‌برند، یا زندانیان پیش از سالهای اعدام‌شدگان هستند و یا نسبت فامیلی با اعدام‌شدگان و زندانیان دهه شصت دارند. می‌بینیم که این رژیم هم‌چنان و بی‌وقفه به سرکوب و زندان و شکنجه و اعدام مخالفان خود مشغول بوده و هست. دستگاه حاکمیت اسلامی بدون تاثیرپذیری از اختلالات و قطعنامه‌های صادر شده در رابطه با نقض حقوق‌بشر در روند این 38سال در چندین نوبت در کشتارجمعی روی اسلاف خود را سفید کرده است.

بزرگترین کشتار در دهه شصت بود که به بهانه حفظ جنگ توانست در یورشی ده‌ساله که نقطه اوج آن در مرداد67 بود، به قلع و قمع معترضان خود بپردازد.

در فصل پائیز برگهای درختان شروع به ریزش می‌کند و خزان پائیز و زمستان خوشحال از کرده خود که درختان را بی‌شاخ و برگ کرده‌اند، ولی غافل از این‌که در بهار دوباره برگ درختان جوانه می‌زند و درختان دوباره سرسبز می‌شوند، سرسبزتر از گذشته. و این بود که ایران شاهد رویش جوانه‌ها در سال88 شد.

زمانی که مردم به‌خاطر عمیق‌شدن شکاف جناحها پس از چندین سال توانستند فریادهای فروخورده خود را به خیابانها و پشت‌بامها ببرند و خواستار آزادی شوند، چندین سال پس از انقلاب به‌رغم تمامی شکافهایی که در داخل رژیم به‌وجود آمد، دستگاه سرکوب باز هم همان کاری را کرد که چندین سال پیش کرده بود. در خیابانهای ایران جوانان ما را به نام دفاع از اسلام و نظام مقدس اسلام به خاک و خون کشید. اگر اسلام این است، پس جاهلیت چیست؟ ارتجاع چیست؟

ولی این بار که هدف حاکمیت اسلامی بیشتر ارعاب مخالفان بود، در وحشیگری و شکنجه‌های قرون‌وسطایی گوی سبقت از تمامی اسلاف خود درربود.

اگر خبر کشتارهای دهه شصت به‌ویژه کشتار جمعی سال67 به گوش جهانیان رسید و بسیاری از سازمانهای مدافع حقوق‌بشر و کشورهای مدافع دموکراسی خود را نشنیدن زدند، این بار به واسطه فریادهای مردم و خبررسانی‌های مردمی و فشار افکار عمومی و نیروهای مدافع آزادی در اقصی نقاط ایران و جهان هیچ قدرتی قادر نبود فریادهای مردم را نادیده بگیرد حتی از عناصر خود حاکمیت اسلامی.

آن فریادها با فریادهای دهه شصت هیچ تفاوتی نداشت، همه خواستار آزادی و عدالت بودند. اما به‌رغم تمامی فریادهای آزادیخواهی و فشار ماشین سرکوب، نظام همان کاری را در بامداد سه‌شنبه 12مرداد1395 کرد که در دهه شصت و مرداد67 و سال88 کرده بود.

آیا این خرافات، سوءاستفاده ارتجاعی از اسلام نیست؟ این رژیم برای کسب قدرت و حفظ آن هر گونه رابطه بین اخلاق و سیاست را از بین می‌برد.

دجالیت ریشه در فرعونیت دارد و هیچ ربطی به اسلام و مذهب تشیع ندارد. به نام اسلام و سیرت محمد از هیچ جنایتی فروگذار نیستند.

بنابراین می‌بینیم که نظام اسلامی و ماشین سرکوبش در مقابل تمامی ما ایستاده و صدای هر معترض را در نطفه خفه می‌کند.

در کشوری که به نام اسلام و شریعت علی جنایاتی شده که هرگز نظیرش در رژیم منحوس نشده است.

اسلام و سیرت محمدی را نردبان قدرت خود کرده‌اند.

به مدت 38سال است که با استفاده از برچسب‌زنی‌هایی به هر مذهب و حزب و گروهی می‌خواهند اعمال و رفتار خود را توجیه کنند و صحه بر آنها بگذارند.

می‌بینیم که این اقدام وحشیانه در دولت به‌اصطلاح تدبیر و امید انجام گرفته است. پس شماهایی که هم‌چنان به این حاکمیت اسلامی بنیادگرا امیدوار هستید، بدانید که با رای‌دادنهای خود بدون این‌که خود واقف باشید، به آنچه می‌کنید دستانتان در قطره‌قطره خونهایی که در این کشور ریخته می‌شود و جنایتهایی که به نام اسلام و آزادی انجام می‌گیرد آغشته است.

این رژیم در تمامیتش نه امیدی به آن هست و نه اصلاح‌پذیر می‌باشد و نه رفرم.

ما، تعدادی از زنان زندانی سیاسی، این حرکت وحشیانه را محکوم می‌کنیم و از نهادهای بین‌المللی و مردم آزاده و آزادی‌طلب دعوت می‌کنیم برای همدردی و همدلی با بازماندگان این اعدام‌شدگان خواستار:

پیگیری و محاکمه مسببین این کشتار باشید.

دریافت کیفرخواست اعدام‌شدگان

متوقف‌کردن هر گونه محرومیت و محدودیت برای آزادی بیان در ایران

روحشان شاد و یادشان گرامی باد

جمعی از زنان زندانی سیاسی

مرداد 1395

25 juli 2016

مقبره خمینی جنایتکار


بیش از ۶۰۰ هزار مترمربع بنای سرپوشیده، مساحت مسقفی بطول یک کیلومتر و عرض بیش از نیم کیلومتر، سازه ای که مقاومت در مقابل زلزله ای بقدرت ۱۰ ریشتر را دارد، گنبد طلا و چهار گلدسته طلاکاری شده به ارتفاع ۹۱ متر، سنگ های گرانقیمت، آئینه کاری ها و تزئینات گرانبها بر در و دیوارها توصیف مختصری است که از مقبره خمینی و دم و دستگاه آن شده است. در سالهای نخست دو میلیارد دلار برای احداث این مجموعه اختصاص پیدا کرده ولی آنچه در سالهای بعد هزینه شده است، نامشخص است.
آنچه که بیش از هر چیز موجب خشم و تنفر مردم از دم و دستگاه “حرم خمینی” است، فقر و فلاکتی است که در کنار این برقه و بارگاه بر مردم حاکم است، از سوی دیگر این مقبره بنیانگذار یکی از جنایتکارترین حکومت ها است که در طول ٣٧ سال عمر خود چیزی جز سرکوب و غارت و فقر و نکبت چیزی برای اکثریت مردم ایران نداشته است. خمینی برای مردم ایران یادآور جنبشی کثیف و ضد مردمی است که نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای منطقه و در گوشه و کنار جهان بساط ترور، کشتار و جهل و خرافات به راه انداخته است. حتی دیدن تصاویر این بنای بزرگ مردم را به یاد جنایاتی می اندازد که خمینی بطور مستقیم و یا غیر مستقیم در سازماندهی آن نقش داشت.


لازم نیست راه دور رفت. در فاصله ای کمتر از ۵۰ کیلومتر از این شکوه و جلال که میلیارد ها تومان خرج برداشته است، می توان مدارسی را دید که کلاس های ویران آن کودکان را تهدید می کند، دهات و شهرک هایی را دید که از داشتن آب آشامیدنی محرومند، هزاران مردمی را می توان دید که در حلبی آبادها و بیغوله ها زندگی می کنند و هزاران کودک را می توان یافت که بخاطر فقر از تحصیل محرومند. در پیرامون این “حرم” چندین میلیارد دلاری مردمی زندگی می کنند که کتابخانه، سینما، تئاتر و سالن ورزشی برایشان پدیده هایی لوکس و دست نیافتنی است.

مقبره خمینی یا گرانترین مقبره جهان همانند بسیاری از اماکن مذهبی، کلیساها، معابد و مساجد آثار معماری نیستند که برای رفع نیازهای مردم و جامعه بوجود آمده باشند. این اماکن بیش از هر چیز برای نشان دادن قدرت مذهب و حاکمان مذهبی و سیاسی بوجود آمده اند. هدف این ساختمان های غول آسا مبهوت و مرعوب کردن مردمی است که سقف خانه هایشان با کمترین توفان و یا زلزله فرو میریزد. اینها سمبلهای مذهبی ترسناک و دست نیافتنی هستند که متولین آنها با قدرت و ثروت خود سرنوشت آدمیان رادر دست دارند و می توانند آنها را به بردگی بکشند و مجازند تا هر جنایتی را انجام دهند. 

29 maj 2016

بربریت در ایران همچنان ادامه دارد

تصویر یکی از ۱۷ کارگر اخراجی معدن طلای «آق‌دره» در آذربایجان غربی که به دلیل اعتراض به اخراج ۳۵۰ تن از کارگران به حکم تعزیری(شلاق)، حبس و پرداخت جریمه نقدی محکوم شده‌اند.
https://picturepush.com/public/15052199

26 maj 2016

اجرای حکم ۳۴۶۵ ضربه شلاق علیه ۳۵ دختر و پسر در قزوین

شاید فردا نوبت توباشد هموطن یا به دلیل جشن یا به علت سیاسی یا به جرم عقیده !
به نقل از گویا 
در قزوین مأموران قضائی ۳۵ دختر و پسر را که برای جشن فارغ‌التحصیلی در باغی گرد آمده بودند دستگیر می‌کنند و در مدت کمتر از ۲۴ ساعت کار بازجویی، تحقیقات و دادگاه آن‌ها را به انجام می‌رسانند و هر یک از این جوان‌ها را به ۹۹ ضربه شلاق محکوم می‌کنند. این حکم در فردای دستگیری اجرا می‌شود.
 صادقی نیارکی، دادستان عمومی و انقلاب قزوین پنج‌شنبه ۶ خرداد به «میزان»، خبرگزاری قوه قضائیه گفت این جوان‌ها هیچ‌گونه رابطه‌ای با هم نداشتند و به‌هنگام دستگیری «نیمه‌عریان» و در حال «رقص و پایکوبی» و «مصرف مشروبات الکلی» بودند.
 نیارکی افزود: «به‌دنبال ارسال پرونده متهمان به دادگاه، با تشکیل جلسه فوق‌العاده هر یک از متهمان به ۹۹ ضربه شلاق تعزیری محکوم شدند که حکم صادره در همان روز درباره آن‌ها اجراء شد.»
حکم شلاق دستگیرشدگان را پلیس امنیت اخلاقی اجرا کرد.
http://news.gooya.com/politics/archives/2016/05/212801.php

براندازان : در خارج از کشور نيز زندانيان سياسی را فراموش نکنيم


برنامه هفتگی براندازان با حضور دکتر محمود مرادخانی ، رامين گلبانگ و مديريت آرش مهدوی. تهيه و تنظيم از اصلان حسنلو. در قسمت نخست لازمه حمايت از زندانيان سياسی و عقيدتی از جانب اپوزيسيون خارج از کشور تشريح می شود و همچنين داشتن زندانی سياسی و عقيدتی و مخصوصا دستگيری دوباره مهندس حشمت طبرزدی را محکوم نموده و گروه براندازان از همه فعالين اپوزيسيون ايرانی خارج از کشور تقاضا دارد که از انجام حرکتهای ميدانی و عملی برای محکوم نمودن و خنثی نمودن تلاش رژيم در تظاهر به اصلاح در منظر بين المللی دريغ ننمايند. دکتر محمود مرادخانی (خواهر زاده علی خامنه ای) توضيحاتی در مورد اضمحلال فرهنگ و مذهب تحميلی رژيم آخوندی نيز ارائه می دهد. همانطور که در اخبار آمد ، علی خامنه ای رهبر ديکتاتور جمهوری اسلامی نيز اقرار نمود که حتی حوزه علميه قم نيز اعتقادی به حاکميت مذهبی و ولايـت فقيه ندارد. بدرستی که نه تنها مردم ايران که حتی جامعه روحانيت نيز به اصل سکولاريسم باور پيدا نموده است. در بخش دوم ، برنامه همبستگی نو منصور اصانلو از شبکه انديشه را می توانيد مشاهده کنيد. به روال هميشه در طول برنامه کليپ های مربوط به کنش های هموندان برانداز و همچنين کليپی تشريحی در مورد طرح شورای مرکزی کانون کنشگرايان را می توانيد ببيند. با مشاهده و نشر برنامه هفتگی گروه براندازان به کنشگری و به مبارزه آزاديخواهانه بر عليه رژيم شيطان صفت جمهوری سلامی ياری برسانيد. هدف ما تنها آزاد کردن و يا آزاد شدن چند زندانی سياسی نيست ، هدف والای ما نداشتن زندانی سياسی و عقيدتی می باشد و برای دستيابی به اين هدف می دانيم که سرنگونی رژيم جمهوری اسلامی لازم است.

18 feb. 2016

خواهرزاده علی‌ خامنه‌ای و منصور اسانلو در برنامه تلویزیونی براندازان


جنبش همبستگی برای براندازی
کاری مشترک از کانون کنشگرایان ایران و آزادگان نروژ
سخنوران : آرش مهدوی ، محمود مرادخانی ، رامین گلبانگ
مهمان ویژه این هفته : منصور اسانلو

منصور اسانلو
در ۴ اسفند ۱۳۳۸ در تهران متولد شد. وی رهبر سابق سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه (شرکت واحد) است که در پی مبارزات کارگری و برای احیای حقوق کارگران بارها توسط دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ایران تحت بازجویی قرار گرفته‌است.
اسانلو کماکان بر حق قانونی داشتن اتحادیه‌ای مستقل و غیر دولتی به صورت کاملا قانونی اصرار می‌ورزد.
ابتدا او را در دی ۱۳۸۴ و در پی اعتراضات کارگری دستگیر و به مدت ۸ ماه بازداشت کردند. در مدت این ۸ ماه چیزی حدود ۳ ماه آن را در انفرادی سپری کرد.
وی در مرداد ۱۳۸۵ با قید وثیقه سنگین آزاد شد ولی بعد از آزادی تا ماه‌ها بعد تحت کنترل قرار داشت تا اینکه مجدداً در ۲۸ آبان ۱۳۸۵ در خیابان و در حالی که با ابراهیم مددی نایب رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد به ادارهٔ کار می‌رفتند تا به وضعیت کارگران اخراجی رسیدگی کنند مورد ضرب و شتم قرار گرفت و ربوده شد. و بعد اعلام کردند که اوسانلو در زندان اوین به سر می‌برد.سانلو یک‌ماه بعد از این تاریخ مجدداً با قید کفالت آزاد شد.
بعد از این اتفاق‌ها اسانلو دیگر چهره‌ای شناخته شده در سطح ایران و جهان و در مجامع کارگری بود و فشارهای وارده بر او و سندیکای تحت رهبری او اعتراض گسترده‌ای را در سطح ایران و جهان در برداشت و بر همین اساس سندیکای اتوبوسرانی شرکت واحد به عضویت رسمی و دائمی اتحادیه بین‌المللی کارگران حمل و نقل (ITF) و تحت حمایت سازمان بین‌المللی کار (ILO) قرار گرفت و در پی این عضویت از اسانلو به عنوان نماینده سندیکای اتوبوسرانی ایران برای شرکت در اجلاس سالیانه ITF (اتحادیه بین‌الملل کارگران حمل و نقل) که در لندن و در تابستان سال ۱۳۸۶ (۲۰۰۷) برگزار شد دعوت به عمل آمد.
اسانلو در این اجلاس شرکت و ضمن ابراز نقطه نظرهای سازنده در ارتباط با وضعیت کارگران اتوبوسرانی ایران و وضعیت معیشتی آنان، مسائلی را پیرامون حل مشکلات کارگران ایران بیان کرد.
دو هفته پس از بازگشت از اجلاس لندن، ماموران امنیتی ایران برای بار سوم او را در خیابان و در حالی که به منزل خود باز می‌گشت مورد ضرب و شتم قرار داده و ربودند تا فصل دیگری را در زندان اوین تهران بگذراند.

دکتر محمود مرادخانی(خواهر زاده رهبر جمهوری اسلامی):
محل سکونت : فرانسه
شغل : پزشک متخصص گوش و حلق و بينی
متاهل و دارای يک فرزند. محمود مرادخانی متولد 17 امرداد 1342 هجری شمسی مصادف با 8 ماه اوت 1963 می باشد. او فرزند ارشد شيخ علی تهرانی و خواهر زاده علی خامنه ای بوده و در شمار مخالفين جدی رژيم جمهوری اسلامی محسوب می شود. مخالفت و فعاليت سياسی او از همان ابتدای اين رژيم آغاز شد و هم اکنون همراه شغل پزشکی خود به فعاليـت مستمر سياسی ادامه می دهد. محمود مرادخانی معتقد به اصول حقوق بشر و دموکراسی است.